یه همسایه هست خیلی پر رو هست همش میاد هر هفته بعد یه روز خونه انقدر به هم ریخته بود انقدر لجم گرفت مامانم درو وا کرد من رفتم تو اتاق بعد با نوع هاشم اومدن بعد همسایه پر رو گفت که سارا کجاست اسم خودمه مامانم گفت تو اتاق شلوار پاش کنه میا منم نرفتم بعد از اون روزه چند هفته هس نمیاد از دستش راحت شدیم