۸سال تموم با همه دنیا جنگیدم
۸سال سلول به سلول تنم سوخت
۸سال الکی خندیدم تا کسی دردم نفهمه
۸سال جواب فک و فامیل دادم که عیبت چیه؟
۸سال شدم انگشت نما همسایه و اشنا که مرگت چیه؟
بارها دلم خورد شد
بارها مردم
ولی باز جنگیدم
هرگز نمیبخشم اونایی که دلم رو رنجوندن
واگذارش میکنم بخدا
الهی بدتر از روزگار من سرش بیاد
من که بیگناه بودم
دیگه پوکیدم
خانوم به ظاهر امام زمانی که جا نماز اب میکشی و منتظر ظهوری
تو رو هم نمیبخشم
اینجا مجازی ولی قلب من واقعی
چون بچه نوزادت مرد تقصیر من نیست که وقتی منتظر عشقم بودم با زبون کثیفت اومدی نیش زدی دل نبند محمدم میمیره بزودی
محمدن اونشبی که گفتی رفتی ی پیرهن سبز خریدی درست رنگ چشمات برای خواستگاری گفتم دیگه تموم
دیگه سختی تموم شد
دیگه شروع خوشبختی
۳ماه شد و نصف موهام سفید شدن
۲۹سالم ولی کمرم خورد شده
لحظه به لحظه مردم ۳ماه
قلبم کار نمیکن و هزار تا مرض گرفتم
تو رفتی ولی زندگی و اینده من سیاه کردی و همه ارزوهام به باد دادی با رفتن و نبودنت
ولی بازم اول خدا بعدم خواهرای گلی که خدا اینجا بهم داد بهم قوت قلب دادن
تا بمیرم این همه عشق و محبت یادم نمیره
از تک تکتون میخوام حلالم کنید
پیامای تک تکتون و تلاش هاتون دیدم
لال شدم قدرت بیان ندارم ولی انشاالله براتون جبران کنم توی روز شادیتون