پدرشوهرم خیلی ادا در میاره از خودش جلو من. بی محلی میکنه بهم به شوهرم میگه زن ذلیل میگه وقتی تنهایی لازم نیست حتما واسه خودت ناهار شام درست کنی یه چیزی همینجوری بخور فک میکنه پسرش نباید واسه من خرج کنه توقع داره تمام درآمد زحمت کشیده ی خودمو دو دستی بدم پسرش.مادرشوهرم میگه بیاین شهر خودمون شوهرت هم یه درآمدی از فلان جا در میاره همون بسه براتون(منظورش اینه که من حقوقمو تماما بزارم واسه خونه حالا پسرشم رفع تکلیفی یه کاری کنه) یهو میزنه زیر گریه میگه چرا به بچم(بچه من)شیرخشک میدی بهم میگه غذا بهش بده شیرخشک نده بخاطر هزینش میگه شعور نداره بدن بچه به شیر نیاز داره میگه نمیخواد لباس بخری موهاتو رنگ نکن پدرشوهرت بدش میاد
قطع رابطه و تماااام چقدر سمی و چندش هستن
ماتحت لقشون
قطع رابطه کن با این عتیقه ها 😑😑
از این گوش بشنو از اون گوش بده بیرون وقتی شوهرت باهاشون هم عقیده نیس حرص خوردن نداره
اهمیت نده کارخودتو بکن بلخره خسته میشن
به نظر من خیلی به حرفاشون اهمیت نده چون خیلی دخالت میکنن
کار خودتو بکن
بگو مگه من با شمادوتا ازد كردم انقدر غرر ميزنين..
باهاشون حرف نزن! چه رو اعصابن!
بگو جهنننننننم که بدش میاد😡
چقدد این ادما رو مخن من اگ جات بودم جوری جوابش میدادم که دور و بر من پیداش نشه
اونقدر ماجرا داشتم با مادرشوهر پدرشوهر چه شبایی که گریه نکردم...آخرش فوت شدن...یذره بحث ها خاتمه یافت.
من که مادرشوهرم بدبینی داشت به عروساش برا رابطه با پدرشوهر
من پدر شوهرمم هرروز به شوهرم میگه خرجایی که زنت تو زندگی میکنه خرج یه زندگی ۶۰ ساله اس ما اینجوری خرج نمی‌کنیم که این میکنه ولی من فقط میخندم ولشون کن بابا
بازم خداروصدهزار مرتبه شکر دوری!فکر کن خدایی نکرده مثلا تو یه ساختمون بودین!!!!!!!
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
