2777
2789

من ۶ سالم بود پارک خونه مادربزرگم از خونشون به پای بچه ده دقیقه راه بود بعد از اون تاپ های زنجیر بلند سوار میشدم وقتی اوج میگرفت می‌پریدم فک کنم پنج متر اونورتر یا بارفیکس رو میگرفتم دوتا پامو روی میله روبه رو قلاب میکردم میرفتم روی بارفیکس عین خروس میشستم بعد یه ساعتم برمیگشتم خونه انگارهیچ اتفاقی نیفتاده🙃


پنج سالم بود مامانم به داییم گفت میری براش آدامس بخری؟ اونم خرید کل بسته آدامس بادکنکیو برداشت خودش خورد جلو من هی باد میکرد منم رفتم تق زدم تو صورتش و بعد یه تیکه اشو مالیدم به سرش تا چهار ساعت داشت آدامس از سر و صورتش میشست

بچه های همسایه رو میزدم😂😂😂😂😂

من ی دختر کردم😎ی دختر ساده و مهربون ،،،یه دختر خوش قلب و دلسوز،،،هموطنامو دوس دارم و آرزومه ب هرجایگاهی ک رسیدم کمک حالشون بشم،،حالاهرکس از هرجا......من دختری ام ک روی پای خودم وایستادم،،،آرزوم بیوتکنولوژیه و بهش میرسم👌مجردم و ی دختر سنگین آفتاب مهتاب ندیده ام 👌

من خیلی شرررر بودم یادم نمیاد😂

ولی یادمه یه بار ۸ سالم بود با داداشم دعوام شد ۱۳ سالش بود 

رفت توی کوچه یه قالب یخ بزرگ گرفتم شاترق کوبیدم فرق سرش از پشت😂😂😂

هنوز که هنوزه میگه دردشو حس میکنم 😂😂😂

اهای فلانی فره دوست دیرم⁦❤️⁩، مه سربازدم تو سردارمی،گیونم خرت کل چی نازارم،قلبم نذرد🥺A❤️Mعزیران کاربری دست دو نفره مهسا و ریحانه اول تاپیکا میگم کدوممونیم که اشتباه نکنید🙂⁦👍🏻⁩

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من ۵/۶ سالم بود رفته بودیم خونه آقا جونم.

بعد ی کمد شیشه ای داشتن پر از فنجون خوشگل، منم ساک خودمون و باز کردم همه فنجونایی ک دوسداشتم و گذاشتم توو ساک آخرم مامانم مچمو گرفت، دزدی ب پایان نرسید...

۴سالم بود برای محرم مامان بابام غذا میپختن نزری میدادن بیرون بعد فک وفامیل هم میومدن ... عموی مامانم یه زره دیر اومد آخر همه درکه زد بابام رفت باز کنه منم رفتم تا باز کرد درو من گفتم چقد دیر اومدی دیگه نمیومدی  🫥🫥🫥🫥🫥🫤🫤🫤🫤🫤🫤🫤

 :((((((((((((: 🐣🌱
🥶🥶😱😱خوبه طوریش نشد به خیر گذشت

😂😂😂😂

خیلی شر بودم من 

یه بارم با چکش زدم صندوق ماشین داییم چون بهم گفته بود آخر شر نابود کردم با چکش😐😂

اهای فلانی فره دوست دیرم⁦❤️⁩، مه سربازدم تو سردارمی،گیونم خرت کل چی نازارم،قلبم نذرد🥺A❤️Mعزیران کاربری دست دو نفره مهسا و ریحانه اول تاپیکا میگم کدوممونیم که اشتباه نکنید🙂⁦👍🏻⁩
من خیلی شرررر بودم یادم نمیاد😂 ولی یادمه یه بار ۸ سالم بود با داداشم دعوام شد ۱۳ سالش بود  ر ...

من ۸ سالم بود خواهرم ۵ سالش داشتیم گل بازی میکردیم ک گلشو برداشتم اونم با چوب دنبالم کرد از قضا چوبه میخ داشت رومو برگردوندم طرفش چوب و پرت کرد توو صورتم کل لب بالاییمو برید هنوز ک هنوز جای شکاف هستش

من ۸ سالم بود خواهرم ۵ سالش داشتیم گل بازی میکردیم ک گلشو برداشتم اونم با چوب دنبالم کرد از قضا چوبه ...

من با دختر عموم گل بازی میکردیم منتها اون خیلی کثافت کاری کرد من سوسول و با سیاست مامانشم گذاشت تو کاسه اش وایسوند جلو کل فامیل حموم کنه😁

من ۸ سالم بود خواهرم ۵ سالش داشتیم گل بازی میکردیم ک گلشو برداشتم اونم با چوب دنبالم کرد از قضا چوبه ...

ای بابا

حس کردم خواهرت منه😂

وای خدا ما. یه شهرکی بودیم همه بچه ها هم سن 

بعد یه دختره بود خیلی فیس فیسو و حرص درار 

یه بار پسر همسایه که ۷ سالی ازم بزرگتر بود و صمیمی بودیم گفت مهسا دستتو بده اجی تا بریم حسابشو برسیم آخه دختره خیلی توهین کرده بود بهم😂😂😂

ما هم پاشدیم یه کاسه گِل جمع کردیم من توی ساختمان اونا بالا سرش اینم زیر راه پله صورتامونم مخفی کرده بودیم گورپپپپ بدبخت زیر گل معلوم نبود بدن و صورتش سریع فرار کردیم😂😂😂

وای هیچ وقت یادم نمیره انتقام ازش گرفتیم حالا جالب اینجاست همون پسره پارسال خواستگارم بود🙂😂

عجیب میشد اگر ما با هم ازدواج میکردیم دنیا رو خراب میکردیم رو سر همه 

اهای فلانی فره دوست دیرم⁦❤️⁩، مه سربازدم تو سردارمی،گیونم خرت کل چی نازارم،قلبم نذرد🥺A❤️Mعزیران کاربری دست دو نفره مهسا و ریحانه اول تاپیکا میگم کدوممونیم که اشتباه نکنید🙂⁦👍🏻⁩
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز