از ظهر همه کارامو کردم الانم یه چایی با هل و گلاب و زعفرون برا خودم ریختم و دخترمم دراز کشیده و دارم لذت میبرم 😍😍😍😍
گاهی یک کلمه حرف چنان امیدی در یه نفر ایجاد میکنه قابل وصف نیست 😍😍گاهی هم یک کلمه چنان یک نفر و ناامید میکنه و زندگیش و زیر رو میکنه که خدا میدونه 😔😔سعی کن همیشه حرفات بوی خوبی بده و حال بقیه رو خوب کنه 😍😍
صبح قراره بنگاه داشتم معامله خوب پیش رفت و ماشین رو خریدم و بعدش رفتم سند زدم به نامم و از اونجا رفتم سرکار امروز بازرس اومده بود و از اونجا اومدم خونه ناهار پختم الان هم دراز کشیدم