فامیل بودیم . بچهههه بودیم ۱۰ ۹ ساله هم بازی بودیم...من ازش متنفر بودم ولی اون هوامو داشت . همیشه دختر دورش بود... با دخترا هم بازی
من با پسرا . چون از پسر لوسی مث من اون بدم میومد .
همیشه خوراکی می خرید و یواشکی بم میدا د . بعد بزرگ شدیم پیام بازی کردیم... حسودا جدا مون کردن . ولی هم چنان عاااشق
ی دخترهههه رف گولش زد اینم ساده پا داد😁 حالا گف عاشقش نشده بودم .نمیدونم خداداند ..
بخشیدمش اومد خواستگاری ... با مادرش مشکل یدا کردم
جلوش درومد
الان ازدواج کردیم . خونواده هامون باهم خوبن