2777
2789

سلام بچه ها من ۲۵سالمه سه ساله ازدواج کردم ۲۰ سالم بود که با همسرم آشنا شدم دو سال طول کشید تا تونستم با اخلاقش کم و بیش آشنا بشم و بعد هم بخاطر علاقه بیش از اندازه‌ای که داشت به من باهم ازدواج کردیم البته منم واقعا دوستش داشتم خانواده بسیار پولداری داره اما من بخاطر پول اونا باهاش ازدواج نکردم من خودشو دوست داشتم بعد از ازدواج ما خانوادش همه‌ی درها رو به روی اون بستن و از همه چیز مثل خونه،ماشین،پول و... منعش کردن حتی برامون یه جشن عقد و یا یه عروسی هم نگرفتن اما من همیشه به شوهرم میگفتم عیبی نداره بیا باهم کار کنیم و واقعا هم خودم براش زحمت کشیدم و کار کردم تا وسایل خونمون رو خریدیم خلاصه الان که سه ساله زیر یک سقف هستیم شوهرم حدود ده تا کار عوض کرده بهونه هاش هم ایناست که  کارش سخته ، صاحبکارش گند اخلاقه، توی محیط کار زن و مرد باهم لاس میزنن، کمرم درد میکنه این اخری هام که میگه من چرا اصلا باید کار کنم ؟؟؟ واقعا هم هشتمون گروِ نهمونه یعنی یروز بیکار بمونه ده روز عقبیم من چکار کنم با این مرد ؟؟ الانم سه روز اومدن خونه مادرم اینا اصلا زنگ نزده بگه چرا رفتی ؟ فقط میخوره و میخابه

یعنی مخالف ازدواج شما بودن ؟

 🇮🇷 پروردگارا، زنانی که خود را پوشیده نگه می‌دارند، مشمول رحمت و غفران خود بگردان. (مستدرک الوسایل، ج ۳، ص ۲۴۴)  حضرت محمد ص                                                      (جنگ نبود ، تست حلال و حروم بود)

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خیلی سخته درکت میکنم منم ۸ ساله ازدواج کردم ، شوهرم ده تا کار عوض کرده هیچ وقتم کار درست حسابی نداشته الان سه ماهه حقوق ندادن اونم چه حقوقی یه قرون دوهزار ، خودش فقطط سرش تو گوشیه ، انگار تو این دنیا نیس همش از مزخرفات فضای مجازی حرف میزنه همش ولخرجی میکنه ، داغونم داغون ... 

متاهل هستم

فک نکنم بره 

ما تو اشناها چنین مردی داشتیم 

دو متر قدش بود ..ورزشکار 

همسرش ارایشگری میکرد 

اقا تو خونه میخورد و میخوابید

اخرشم معتاد شد 

خانومه با ی بچه اواره شد و طلاق گرفت.

خودت کلا یه مدت نرو سر کار ..نباید اول کاری همه چی رو گردن میگرفتی.

درست نشد ،جدا شو

این خیلی بده متاسفانه چون قبلش پدرش تامین ش میکرده الان نمیخواد تن به کار بده تا نرفته سرکار برنگرد

من دلم برای زندگیم میسوزه بخدا خیلی شب کاری کردم تا کمکش کردم لوازمی که نداشتیم مثل فرش،مبل ، تلویزیون و اینا رو خریدیم نمیخوام این قهر و جدایی ها عادی بشه اما برای اون اهمیت نداره انگار فقط میگه تو بیا قول میدم درست بشم 

خب شاید فکرش ب مال باباش گرمه وپیش خودش میگه چ کار باشه چ نباشه بالاخره خودم ندارم بابام ک داره و بم ...

اخه این باباش اینا با ما قطع رابطه کردن مارو تو خیابون هم ببینن انگار که ندیدن اسن فقط میگه بابام بالاخره نباشه این ثروت مال منه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  5 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  4 ساعت پیش