خواهر شوهر من چن بار تو دعواهاش با شوهرم جلو خودم اسممو آورده و فحشای بد داده بهم البته تازگیا
حتی ازم معذرتم نخواسته اصن محلمم نمیده
من دیگ نمیخوام باهاش حرف بزنم
بعد امروز مادرشوهرم گف بریم اونجا رفتیم من با دخترش حرف نزدم شوهرم باهام دعوا کرد تا جایی ک محکم زد تو صورتم
الانم پشیمون شده اومده موس موس کردن شوهرم
شما بودید چیکار میکردید
همین الان که پشیمون شده باهاش اتمام حجت کن که من دیگه بد خواهرت حرف نمیزنم
راستش طلاق. حرمت و شخصیت و غرورمو حفظ میکنم
برین بهش
دهنشو پراز خون میکردم شک نکن،،،،دست شوهرمم میدادم بابامو داداشم واسش خورد کنن
برادرم لنگه خواهرشه دیگه توقع بالاتری داشتی ازشون
عین خواهرشوهرمن
باخواهرشوهرم قطع رابطه میکردم تاابد به شوهرمم درس درست و حسابی میدادم که آخریت بارش باشه دست روی من بلند میکنه
دیگه تو روش نگاه نمیکنم
جرررش میدم هر کی فحش ناموسی ک لایق خودشه ب من بگه شوهرمم اگه از اون طرفداری کنه ک دیگه خونش حلاله...
خوب چرا پا شدی رفتی خونه ش
بعد مادرشوهرمم تو هال نشسته داره پشت سرم غر غر میکنه
دعوا خواهر برادری،ربطی به شما نداره که خواهرشوهرت به شما فوش میدع چقدر بی فرهنگ
