ما دیشب با پدرشوهرمینا رفتیم داهاتمون شب ما وپدرشوهرم ومادرشوهرم موندیم ولی شوهرم اومد خونمون، منم که با همسرم قهر بودم (توی تاپیک قبلیم نوشتم سر چی حرفمون شده)نگفتم بمون با هم میریم فردا ،البته شوهرم وپدرش ساعت۳
شب اومدن خونه ، و ماخواب بودیم ،چون کشاورز هستن رفته بودن آبیاری ،ما هم ساعت ۹بیدارشدیم اومدیم شهر خونمون،که من دیدم گوشی شوهرم نیست، بعد فهمیدم در سطل برنج بازه و گارد گوشیشو درآورده ،فهمیدم انداخته توی برنج که خشک شه، شوهرم بیدارشد رفت حموم ،منم گوشیشو روشن کردم ببینم سالمه یا نه ،آخه تازه خریده اینو،تا روشن شد پیام اومد که ،سلام عزیزم صبح بخیر ،دوباره پیام اومد که ۲تا تماس بی پاسخ از همون شماره ساعت۹:۵۰دقیقه ،منم تعجب کردم گفتم کیه که نوشته عزیزم ،دوستاش که اینجوری نمیگن هیچوقت ،اومدم از صفحه گوشیش با گوشی خودم عکس گرفتم ،فیلمم گرفتم همون پیاما و بالای صفحه هم شمارش پیداست،