2777
2789
عنوان

دخترم نفسم پاره تنم

| مشاهده متن کامل بحث + 3922 بازدید | 108 پست

درست مثل مامانم

نمی شه توصیف کرد  این عشق مادری شما و حکمت خدا چی بگم

همینطور که به عشق مادرم نسبت به برادرم نمی تونم چیزی بگم و توصیفش کنم

ولی از خداااا خیلی گله دارم خیلی خیلی خدا خیلی بدهکار به مامانم خیلی

خودتون داشتین ؟

بله دارم گل پسر نازم ۶سالشه 

اصلاح کردم داشتم رو دارم نوشتم فک‌کنم‌ویرایش نشده

سندروم داون سندروم عشق ومهربانی🥰 ابوالفضل عشق مامانش برای پیشرفت ابوالفضلم‌دعاکنید 😍😘😘مرسی مهربونا

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خدا تن شما و گل دختر رو سالم و سلامت نگه داره برای خدا هیچ کاری نشد نداره  وقتی خدابما فرشته دا ...

انشالله خدا شما  رو حفظ کنه برای فرزندتون.و توان و صبر مضاعف.

من دخترم پنج سالو نیمشه

از دو سالگی که تصادف کرد مشکلاتش شروع شد 

همش دایم در حال درمانش بودیم 

توکل به خدا و خدارا شاکرم همیشه ناشکری نمیکنم 

ولی حقیقت بعضی وقتها خستم اصلا مادریو نفهمیدم

بهای اعتماد کردن به دیگران بسی سنگین است 💔

عزیزم من با تمام تمام تمام وجودم درکت میکنم. خدا به دلت صبربده و آرامش .آرامشی خدایی که بتونی دخترت ...

خدا رحمتش کنه

هرجا هوا مطابق میلت نشد برو!                                        فرق تو با درخت همین پای رفتن است . . .🤍

عزیزم چقدر ناراحت شدم براتون🥲

من پزشکم تو دوران تحصیلم بچه cp زیاد دیدم همیشه تو دلم مادراشونو تحسین کردم واقعا کار سختیه 

من الان دلم از مادرم گرفته بود ک تاپیک شمارو دیدم

فکر کن من بچه ی سر به راه و مودب و باهوش و نابغه بودم ولی مادرم منو نخواست برام مادری نکرد دشمنم بود

فکر کن الان ک ازدواج کردم منو همسرم باعث افتخار خونواده پدرم هستیم والدینم همه جا اسم مارو میبرن ولی مادرم دوسم نداره همه کاراش از رو دروغ و مصلحته داغ محبت کردنو ب دلم گذاشت 

بعد اونوقت دنیا به مادری مثل شما همچین بچه ای میده

خدا صبر و تحملت رو زیاد کنه عشق مادریت ستودنیه 

ایشالا تو زندگیت معجزه هایی اتفاق بیفته عزیزم❤️


پزشک عمومی

عزیزم چقدر ناراحت شدم براتون🥲 من پزشکم تو دوران تحصیلم بچه cp زیاد دیدم همیشه تو دلم مادراشونو تحس ...

یه سوال

سی پیا خوب نمیشن؟

هرجا هوا مطابق میلت نشد برو!                                        فرق تو با درخت همین پای رفتن است . . .🤍
عزیزم واقعا سخته درکت میکنم  من نمیدونم دلیلش چیه  چند ساله دخترمو میبرم کاردرمانی  ...

دقیقا همینطوره همه جور بچه ی هست و میان من‌فقط گاهی گریم‌میگیره  که بچم اذیت میشه اما بازم میگم خدایا شکر راهی هست برای کمک کردنش برای مستقل شدنش

سندروم داون سندروم عشق ومهربانی🥰 ابوالفضل عشق مامانش برای پیشرفت ابوالفضلم‌دعاکنید 😍😘😘مرسی مهربونا
من دخترم پنج سالو نیمشه از دو سالگی که تصادف کرد مشکلاتش شروع شد  همش دایم در حال درمانش بودی ...

چی بگم درکتون می کنم خدا کمکتون کنه و توان  و قدرت بده برای درمانش .

دقیقا همینطوره همه جور بچه ی هست و میان من‌فقط گاهی گریم‌میگیره  که بچم اذیت میشه اما بازم میگم ...

من دخترمو الان هفته ای یکبار میبینم هر چی بزرگتر میشه بدتر میشه 

همماریشم صفره 

از خیابونی که نزدیک کاردرمانیه شروع میکنه به گریه 

بهای اعتماد کردن به دیگران بسی سنگین است 💔

من دخترمو الان هفته ای یکبار میبینم هر چی بزرگتر میشه بدتر میشه  همماریشم صفره  از خیابو ...

وای ابوالفضل هم‌همینطوره هر روز میره اما از اول تا اخرش شروع میکنه ب گریه وزاری دلم براش کباب میشه اما چ کنم چاره ی ندارم باید پا رو دلم بزارم‌و تحمل کنم بخاطر خودش

سندروم داون سندروم عشق ومهربانی🥰 ابوالفضل عشق مامانش برای پیشرفت ابوالفضلم‌دعاکنید 😍😘😘مرسی مهربونا
من دخترم پنج سالو نیمشه از دو سالگی که تصادف کرد مشکلاتش شروع شد  همش دایم در حال درمانش بودی ...


گل مهر جان امیدوارم حال دلت خوب باشه 

هر زمان وقت کردی 

توی یکی از تاپیکهات

میتونی به این سوالم جواب بدی 

توی این مراکز از نظر اینکه 

چه جوری اعتماد به نفس بچه پایین نیاد با والدین کار میکنن یا نه ؟

من الان تمام فکرم اینه

چون خودمم بلد نیستم چه جوری اعتماد به نفس بچه رو کاری کنم در اینده پایین نیاد 

مادرم من خودم چون مشکل جسمی داشتم مهمون میومد به من میگفت برو زیر زمین بشین حتی سه تا خواهرام عقد و نامزدی و ...من رو نذاشت گفت برو زیر زمین خونه بمون تا برن جشن تموم بشه 

خیلی میترسم بچه م برا بعدا برا اینده ش چیکار کنم که کم نیاره 

چون خودمم آسیب روحی زیاد دیدم 

چون هر کار کنیم نگاه و حرف بچه ها و همسالاشون هست 

خیلی نگرانم شدیدا 


به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰 برای شفا و سلامتی پسرم دعا کنید لطفا سپاس❤️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792