نمیدونم شبیه رمان هست یا نه
ولی تا بیایم به هم برسیم کلی بدبختی کشیدیم ۲سال به هر دری زدیم تا راضی شدن وقتی بهم رسیدیم باورم نمیشد همش فکر میکردم خواب میبینم . فک کن همه خانواده من یه طرف منو شوهرم هم یه طرف دیگه اونا مخالف ما موافق عموی شوهرم هم شده بود کاسه داغ تر از آش