نامزدیم بهم خورده😐

الان که به نظرم فراموش کن، چون اساساً بحث و جدل بر سر این مسائل مخصوصاً توسط خانواده ها، خیلی کار زشتیه و حرمتها رو از بین میبره. رفتار خواستگارتون هم باعث دلسردی شما شده.

فقط موندم چرا بعد از ده ماه نامزدی تازه حرف مهریه رو پیش کشیدید؟ منظورتون از نامزدی، همون دوستیه؟

به نظرم کار درست اینه که با توجه به شرایط اقتصادی، خانواده پسر رهن خونه رو تقبل کنند و خانواده دختر جهیزیه. در نهایت یه عروسی مختصر هم گرفته بشه. مهریه هم در حد عرف به عنوان پشتوانه باشه.

 اگر مهریه قراره ۱۰ تا یا ۱۴ تا باشه، باید همون اول پرداخت کنند. 

اره خوبن خداروشکر

فقط اون اول سر مهریه خیلی هول شده بودن از سادگیشون بود میترسیدن چون پولدارم نیستن میگفتن یه موقع پسرشون بدبخ نشه و از این فکرا

ولی کاری ندارن اگرم یه موقع کاری داشته باشن خیلی سعی دارن که رو حساب دخالت و فضولی نباشه 

اینا وضع مالیشون چطوره؟

قبل نامزدی باید تکلیف مهریه مشخص میکردی

بله پا بذار رو دلت 

من قبل اینکه مهریه مشخص شه با شوهرم صیغه کردم که غلط کردم 

بماند چه پدری ازم در آورد بعد روز بله برون و تعیین سکه خانوادش چه آبروریزی کردند جلوی همه 

شوهرم هم روز عقد تو محضر بدون اینکه به ما بگه به عاقد گفته بود مهریه اینقدره ( کم گفته بود ) 

همون توی عقد متوجه شدیم ولی دویست تا  آدم اونجا بود 

بعدش میخواستم سر این بحث ها جدا شم بردارام قهر کردن تا چند وقت دلخور بودند بعد یکی از برادرام آشتی مون داد 

آره عزیزم پدرت درست میگه 

گلم به نظر من بهتره که از ازدواج با این آدم صرف نظر کنی 

گور خودش و باباش اگه میخواستت قبول میکرد.مفتم نمی ارزه بنداز دور.

فقط نصیحت من به تو اصلا بهش زنگ نزن و جوابشو نده.فقط بزار خانوادت صحبت کنن.از عمین اول وا نده وگرنه پدرتو در میارن این خانواده.در صورت توافق با خانوادت باهاشون صحبت کن.گوشیت را خاموش کن.اونها برای دختر خودشون چندتا میزنن.۱۱۰ تا سکه عرفشه نه کمتر نه بیشتر بگو.اگه بخوادت راضی میشه وگرنه ب.و بره به سلامت.

راستی اینو هم یادم رفت بگم ، باباش گفتش ما رسم نداریم

جهاز بدیم و جهاز هم گردن پسره .

علاوه بر مهریه ای که تعین کردن، جهاز رو هم من گردن گرفتم

همه چی گردن من بود اونا یک هزارتومنی هم خرج نمیکردن

من همه چی رو گردن گرفتم چون مهمترین چیز واسم

دختره بود که واقعا میخواستمش 

اونا شناسنامه و مدارک هم نداشتن، یعنی ایرانی بودن

ولی بدون شناسنامه ، واسه همین خونوادم مخالفت میکردن

میگفتند دردسر داره ، منم گفتم بامن زندگی میکنه

 اگه دردسر داره واسه من داره به کس دیگه ای ربطی نداره

اگه کسی  ، کسی رو بخواد واسه بدست آوردنش هرکاری

میکنه ، نه اینکه خودشو عقب بکشه 

سلام عزیزم

برای منم همچین اتفاقی افتاد سر مهریه همه چی خراب شد

خوش حال باش که الان خودش و خانواده رو شناختی 

مردی که دهن بینه و وابسته خانوادشه بدرد نمی خوره پیرت می کنه 

دیگه بهش فکر نکن و اصلا دنبالش نباش 

۱۰۰ درصد ، بعدا که ازدواج کرد ، چون در یه شهرستان کوچیک زندگی می‌کردیم و همسایه بودیم ، چنان بلایی سر زنش آوردن هم خودش هم خانوادش دختره بیچاره با پایه برهنه سوار ماشین پدرش شد فرار کرد نصف شبی ، چی بگم والا ، خداروشکر الان همسر خوبی دارم ، در کار خدا همیشه حکمتی است

لطفا اگاهی ندارید نظر ندید

خب آخه مگه دونگ خونه چه قدره 😁😁😁😁 ، زیاد میشه پولش دونگ مثلا چه قدره از یه خونه ی ۲ میلیاردی مثلا؟؟؟😐 واقعا سواله برام 😂😂😂

افرین خیلی خوب گفتی.منم همین مشکلاتو داشتم بابای همسرم میگفت ۵ تا سکه و خانواده منم کلا خودشون راضی به این ازدواج نبودن.البته هم میخواستن از دست من خلاص شن 😂ولی با اینها نه پدرش خیلی شر بود.ولی همسرم هم هی یه دفعه طرف باباش بود یه دفعه طرف من.ما هم خوب مهریه را چیز مهمی میدونیم .نمیگیریم ولی یه احترام هست به خانم.همسرم گفت چند تا من گفتم ۵۰۰ تا اونم گفت ۱۴ تا هم من میزارم روش ۵۱۴ .شب عقد دوباره باباش المشنگه کرده بود از این اتاق به اون اتاق میرفت.همسرم رفت یواشکی به عاقد گفت بنویس ۵۱۴ تا و به بابام نگو و اعلام نکن.هیچی عقد تموم شد و اون پدر و مادر فکر کردن ۵ تا یا ۱۰ تاست یادم نیست.پدرشوهرم فردا شبش سکته کرد و فوت شد.نفهمید اخرش

قانون ارث رو برو بخون