هیچکسو ندارم پدرمم دیونس یوقت میاد خوبه یوقت بده امروز اومد مثل دیونه ها زد وسایلمو شکوند عینکمو تو چشام شکوند زدم بعد با خوانوادم دعوا کرد مامانم میگه همه ی دعوا ها از گور توعه دوست دارم خودمو بکشم نمیتونم دیگه ادامه بدم هیچکس منو نمیخواد کسی نیست که بگم حداقل اون هست فردا امتحان دارم نمیدونم چیکار کنم...