امشب دلش برای باباش تنگ شده بود

یک دوستی داشتم بخاطر اختلافاتی که بین همسرش و در و مادرش بود می‌خاست از همسرش جدا بشه خیلی بهش تا کنید کردم جدا نشه ،گفتم طلاهاتو بفروش یک عروسی کوچک بگیر برو خونه خودت،از بس اعتماد بنفس نداشت  وترسو بود جدا شد ده سال از طلاقش گذشته خیلی پشیمونه ،همسرشم هنوز ازدواج نکرده هر دو عاشق هم هستن که از دواج نکردن ولی ترسو هستن که نمیتونن بهم رجوع کن

با همسرت صحبت کن که رابط خانوادگی نداشته باشین فعلا،در کنار ش مشاوره برین ،خود مشاور خیلی قشنگ همسرت راهنمایی می‌کنه ،اروم آروم با مظلومیت زندگیت ببر جلو ،بعدها خود همسرتم دیگه وقتی زندگی آروم رو تجربه کنه دنبال شر نمیگرد فقط صبر کن تحمل کن اول زندگی

بخاطر دخترت بخاطر ایند اش ،بخاطر گریه های که بیشتر از گذشته تکرار میشه خیلی فکر کن

برگرد لطفاً....به خاطر خودت به خاطر بچه ت ....تا دیر نشده و ازدواج نکرده برگرد .....

اسی تو رو خدا شما ک اینقد همو دوس دارین برگردین مگه این دنیا جیه ک بخوای حسرتم بخوری...حداقل بزتر تو این زندگی سخت و مشکلات جامعه و لینا یه ارامش داشته باشین کنار هم...بدون هم نمیتونین هیشکیم بهتر از شما ۲ تا واسهتون نیست ...تو رو خدا بلش حرف بزن مستقیم نرو سر اصل مطلب ببین کلا جطور بات حرف میزنه؟خودت بهتر میشناسیش ...تو رو خدا عزبزم حیفه عشقتون دخترتون

الهی بمیرن اون خانواده ی عجوزه

عزیزم کل دوتا تاپیک رو خوندم حست قابل درکه. ولی بدترین جای ممکن برای مشاوره فضای مجازیه. درددل ها هم گاهی بی نتیجه میمونه و ادم بیشتر دلش میگیره.

تو تو دنیای واقعی باید حالت خوب بشه و خوب نیس. مطمئنا اینجا حالت خیلی بهتر نمیشه.  تنها کاری که میشه برای خوب شدن حالت بکنی اینه باخودت سبک سنگین کنی تکللیف دل و عقلت تو زندگیت مشخص بشه. 

عقلت نهیب میزنه برنگردی به اون مرد و اون زندگی.

دلت صدرصد باهاشه.

هنوز نمیدونی کدوم راه درست رو نشونت میدن. برا همین تطاهر میکنی خوبی بااینکه خوب نیستی. میدونی نباید بهش فک کنی اما دعا میکنی برگردی.

فقط بلاتکلیفی خودته که حل بشه هم به خودت هم به دخترت کمک میکنه

مشاوره گلم ، مشاوره خوب کاملا توجیهت میکنه که عقلت درست میگه یا دلت. خدا باتوئه گل من. بهترینا براتو و دخترنازت رقم بخوره

بجا اینکه میدون رو خالی کنی، شجاعانه بایست و حقتو بگیر

درست نیست که بخاطر اون پوفیوزا ریدی به آینده دخترت

اون دختر وقتی بزرگ بشه، معنی حرفمو میفهمی

بنظرم برگرد یه خونه از شهری دیگه بگیر 

ببخشیدا رسما دیوونه هستین

شما بچه دارین انقد عرضه ندارید زندگیتون رو جمع کنین؟؟

شون باباش اگه مرد پاشه بیاد دست دختر و مادرش رو بگیره ببره عقدت کنه با همون وسایلی که قبلا زندگی میکردین برین یه شهر دیگه زندگیتون رو بسازین 

اگه عرضه شو هم ندارید ببخیال هم بشید

اون بابای بی عرضه هر چند وقت یکبار میاد دخترشو ببینه؟؟

برو پیش قدم بشو برو نگذار زندگیت را یک عده نادان از بین ببرند . برو به شوهرت بگو هنوز دوستش داری . برو بجنگ به خاطر زندگیت . فکر کردی زندگی بقیه بدون دخالت اطرافیان بوده ؟؟؟؟ برو عزیزم جلو .‌اول صبح چه قدر ناراحت شدم . 

سلام عزیزم میشه درخواستمو قبول کنی؟؟میخوام باهم حرف بزنیم

تاپیک دیشب تو خوندم میخوام فقط باهم حرف بزنیم

عزیزم کاش برگردین ب هم

مشکلاتتون رو میشه حل کرد خوندم تاپیکات رو 

بخاطر خودتون و دخترتون برگردین