2777
2789
عنوان

بچها داستان عشق من جالبه بیاین

571 بازدید | 48 پست

من یه دختر 12ساله بودم ک خواهر بزرگم ازدواج کرد بعد یه سال که خواهرم یه برادر شوهر داشت که اون 18سالش بود و من 13یه روز اتفاقی دیدمش تا اونموقع اصلا تا حالا باهاش رو برو نشده بودم یهو خوشم اومد ازش یه حسی نسبت بهش تو دلم پیدا شدبعد یه مدت فهمیدم پسره رفت ترکیه دلم گرفت ولی بیخیالش شدم یه روز خواهرم اومده بود خونه ی ما و قرار بود گوشیشو فلش بزنه بکن گفت تا شماره های مهم رو تو گوشی مادرم سیو کنم که بعد دوباره بگیره ازم من که شماره ها رو داشتم سیو میکردم بین شماره‌ها شماره برادر شوهرم که رفته بود ترکیه بود من کنجکاو شدم و رفتم پروفایلشو چک کنم تو برنامه ایمو که اشتباهی دستم خرد و تماس رفت براش این بود شروع چت ما اون منو نمی‌شناخت هی می‌گفت خودتو معرفی کن ولی من میترسیدم 

یه روز بهم گفت آها شناختم تویی من که فکر کردم منو شناخته حل کردم گفتم توروخدا به زنداداشت نگو منو میکشن یهو بهم گفت وای تویی خواهر زنداداشت ...منم که شوک شدم تازه فهمیدم رودستی زده بهم 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بعد دیگه چت ما ادامه داشت تا یه سال که من نزدیک 14و خرده ای سالم شد پسره قرار شد بره آلمان برای اقامت اینقدری حرص خوردم که توی دو ماه بشدت لاغر شدم و بیست کیلو وزن کم کردم 

بعد یه روز بهم زنگ زد باهام حرف میزد که زدم زیر گریه گفت چته بهش گفتم می‌دونم بری آلمان منو یادت می‌ره کلی حرف زدم یهو گفت اصلا منصرف شدم میام ایران فک کردم شوخی می‌کنه قطع کردم 

دو روز بود بهش پیام میدادم زنگ میزدم دیدم خاموشه یا جواب نمیده خیلی بدتر دلم گرفت مرض شدم یه روز نشسته بودم تو خونه زنگ در زده شد یهو اجی کوچیکم اومد به بابام گفت برادر شوهر آجی ... بابام گفت برو بگو بیاد خونه دم در چرا وایساده اونجا بود که یه شوک بهم وارد شد و باعث شد 11روز نه چیزی بخورم نه بتونم برم دستشویی😂

بدووووو عکس 

دلم یه نارنگی پوست پوست شده ست هندونه سفیده،دلم چای سرد شده ست،ته دیگ سوخته ست،خورشت ته گرفته ست،دلم خرمالوی نارسه، لیمو شیرین تلخه،دلم ذوق کور شده ست،نمره ۹.۷۵عه دلم کفش سفید مورد علاقه گلی مه که گِلی شده دلم غروب جمعه ست... انگار بالش ندارم،انگار پیتزام سس نداره،انگار سیب زمینی سرخ کردم نمک نداره،انگار نور خورشید اتاقمو نمیگیره،انگار نوار کاستم رو دستگاه نمیخونه،انگار بهار نارنجام بو نمیدن انگار هدفون ام روشن میشه ولی صدایی ازش در نمیاد انگار نقاشیم رنگ نداره....
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز