ازدواجمون کاملا سنتی بود من میدونستم تو مجردی شوهرم دوست دختر داره از اینستاش فهمیدم فکر میکردم حتما جداشده ازش که اومده خاستگاری من .اوایل عقد گفتم اینستاتو بده گفت ندارم پاک کردم! سه ماه بعد یه پیام دیدم از همون دختره که برا یه هفته پیش بود تو اینستا نوشته بود (ها)شوهرم گفت این پیام اولشه همکلاسیمه جوابشو ندادم!! همکلاسی دختر زیاد داشت با اونا راحت حرف زده بود بعد جواب اینو نداده بود! این دختره اولین نفر تو چت دایرکتش بود
پنج سال گفتم تو بهم خیانت کردی گفت نه اون دختره همکلاسیم بود مزاحمم بود من نمیخواستمش!
بعد دیدم شوهرم به دوست مشترکشون که پسره گفته بود به ندا بگو حسین گفت من غلط کردم بیا برگردیم به تنظیمات کارخانه بنظر میاد اونجای شوهرش کوچیکه 😂 دوستشم گفته بود اونو بیخیال یکی خوبترشو برات جور میکنم شوهرمم گفته بود بقیشون به درد نمیخورن سیاون .گفتم بهش گفت من اصلا با دختره نبودم اون پیگیر بود من محلش نمیدادم
همیشه مدیدیم با پیج فیکش تمام پیجای دختره رو چک میکنه خودش میگفت دختره پیگیرمه میخواستم پیام بدم بگم من متاهلم پیگیر نباش !!!
دیروز جلو مامانش گفتم سه ماه بعد عقد هنوز با اون دختره بود گفت نه من یه هفته بعد عقد باهاش بهم زدم😭😭😭😭😭😭