شاید باخوندن حرفام شما تجربه شع واستون من وشوهرم با عشق ازدواج کردیم اوایل ازدواجم همش جنگ ودعوا بود شوهرم دختر بازی میکرد انقد میزدم توسرم موهامو میکشیدم ....خلاصش کنم رفتارشو عوض کرد اما انقد تو طول روز مادرم هم تلفنی میگف شوهرت بدردت نمیخورد حیف تو عجله کردی شوهرت چله شوهرت عقب موندس و...کم کم سرد شدم ازش جوری ک هیچچچچچ حسی بهش ندارم.شوهرمم خیلی ادم بی محبتیه بچه ننس فقط مامانش خواهراش اصلا توجهی ب من نداره الویتش نیستم انقد تو خونه