عزیزم چیو راهنمایی کنم درحالی ک از زمانی ک کارم افتاد دادگاه خصوصا بعد طلاق ی شب راحت نخوابیدم، منم اذیتم کرد، گفتم نقره داغت میکنم و اینطوری میرک چون گناه مال اون بود اما پدرش منو بیرون میکرد... خلاصه گفتم اگر برم یجور نمیرم ب ریشم بخندی، اما من فقط با اون نجنگیدم با خودم بیشترازون جنگیدم چون دوسش داشتم با تمام وجودم، تا لحظه ی آخر رفتم همه چی ب نفعم شد، 11تا پرونده نه تاش ب نفعم شد، بدون وکیل، اما از من منی نموند، آخر کار خودم با پای خودم رفتم توافق کردم، با اینکه خودم میتونستم طلاقمو با این شرایط ک مهریه میمونه رو گردنش بگیرم...