خانوما یک لحضه بیاید..

بچه ها داستان از این قراره یکی از آشناهامون خیلی نزدیک عموزاده ..

بلاگره من یک کامنت گذاشتم واسش ب شوخی با دختر داشت کلیپ می‌گرفت 

بهش گفتم کیه و خودش جوابمو داد مدل و اینا 

بعد دوستم کامنتتو دیده😭😢از پسرعموم خوشش میومد 

نمی‌دانست ولی اقوام ماست یعنی بهش نگفتم

بعدش

بعد الان کامنتمو برام فرستاده میگ اینو میشناسی مگه ک جوابتو داده و... از ی طرف پسر عموم می‌شناسم اهل رل نیست از ی ور دوستم خیلی دوسش داره میگ اگ میشناسیش کاری کن باهام آشنا شیم 

من نمیدونم چ جوابی بدم ی دروغ مصلحتی بگید بهش بگم😭😭

نمیخام بفهمه آشناییم 

دختر خوبیه ولی خیلی از اونایی ک حرف در میاره 

پسر عموم از اونای ک یکم مغرور ولی خو دیگه بلاگره خیلیا پشتش حرف میزنن و چیزایی بهش نسبت میدن ک اصلا نیست

از یور این خانوم ماه ها پیش من درد و دل کرد راجب پسر عموم ک نمی‌دونست پسر عموی منه

الانم نمیخوام بفهمه همون خودش پیام بده اون بهش بگه ن بهتره از اینکه ه دوستی ما خرابشه هم من بیام بینشون میانجی گری کنم

عزمزمه اخه قبلا ک بهم گفته بود نمیدونستم چی بگم زبونم بند اومد مثل ابر بهار گریه میکرد 

منم واقعا پا ب پاش گریه کردم 

حتی رفتم ک بگم به پسر عموم 

گفتم فلانی میگم اگه کسی بفهمه ما باهم فامیلیم و اینا 

بعد چیز زیادی ولی نگفتم پسر عمو گفت بهتره ک نفهمه گفت خوشم نمیاد برای خانوادم حاشیه و حرفی چیزی بیاد بهتره تو خانواده بمونه و کلا با فامیل دیگه فعالیت میکنه تو اینستاگرام

خب از این حرفش فهمیدم ک نباید ب دوستم بگم اقوامم میشه منم نگفتم دوستمم یجورایی عاشقشه الان و با این کامنت و ابن داستانا دیگ واقعا موندم