بعد اولین نمارز شبم چشامو که بستم بلافاصله خودم تو یه کهکشون دیدم
میدونستم جسمم خوابه
میدونستم شدهرم کنارم خوابه
کلا فکرم ذهنم همه چی مثل یه ادم بیدار بود صدای اون اسمون کهکشون اون نسیم امشون طبیعی بود خواب نبود
حتی پلک میزدم
میخکاستم هز جسمم بلند شم کامل یکم بگردم که ترسیدم متونم برگردم و یکم که اطراف نگاه کردم با اراده خودم کاملااااا چشام بستم که تو جسمم بیدار شم و کمتر از یه ثانیه با ارداه خودم بیدار شدم تو جسمم