چندروز پیش جایی بودم. برگشتم تو خیابون رو دیدم که بابام داشت پارک میکرد.شب بود. منم دیدم تو شب ضعیفه.
تو پیاده رو بودم. بعد ده نفری اون جا بودن کلا. مسیر دیدی که به جای پارک داشتم از بین دو تا سر آدم بود!
اومدم برگردم یهو دیدم چند تا سر هی میچرخه سمتم. یه زنه که تا اون لحظه اصلا متوجه حضورش نشدم فکر کردم مرده روسری نداشت و بلوز و شلوارش مثل مردا بود. یهو برگشت به دو تا مرد کنارش گفت داره نگاه میکنه!
بعد مرده جوونه پشتش به من بود برگشت هی چشم غره رفت یه مرد مسن هم کنارش بود هی نگاه کرد بعد گفت نه بابا. ولی زنه توهم میزد به اون نگاه میکردم ول هم نمیکرد هی زیرآب به مرد جوونه میگفت عقده ای. بهشون نیمخورد اینقدر بی شخصیت باشن.
اولا که من همیشه مخالف نگاه کردن به بقیه هستم تو اجتماع. مشخص بود به اون تحفه نگاه نمیکنم چون مرد کنارش هم فهمید گفت نه. بعد هم مهم نیست برام یکی چجوری میگرده خودم محجبه نیستم اصلا. یعنی توجه هم کسی نکنه به بعضیا توهم میزنن یه مرد هم انداختن کنارشون چشم غره بره به ملت.🐫
الان یه هفته گذشته از یادم نرفته. رفتار زشت زن و مرده جوونه یادم نمیره.