ازدواج با مرد مطلقه

لطفا به این زودی ازدواج نکن باهاش 

به خودت فرصت عاقل شدن بده

الان عاشقی 

نمیدونی این ترس و  درد خفیف الانت

میشه درد بی درمان بعد ازدواجت 

میتونی بعدا تحمل کنی ؟

همیشه خونه تنها باشی و اون با دوستاش وقت بگذرونه ؟

اولویتش نباشی

ولی دلت گرفته بیماری تنهایی 

اون فکر خوش گذرونیش باشه ؟

لطفا ب اینا فک کن

مردی را انتخاب کن که پشتت باشه 

پشتت بهش گرم باشه به بودنش به احساس مسئولیتش به قول و صداقتش ....

لطفا فقط ب خودت زمان بده

عجله نکن

و از خدا راه چاره بخواه 

نشونت میده ...

تو رو خدا با این فازای عشق و عاشقی زندگیتونو به لجن نکشید. الان استیکرت یعنی چی؟ یعنی نمیتونی از این وضعیت بیای بیرون؟! دست خودت نیست؟ کشته مردشی؟ شما رو باید به حال خودتون گذاشت برید سرتون بخوره به سنگ. هیچ کارم نتونید بکنید. مثل خودم...

خدا کمکت کنه

فقط لطفا خام مهربونیاش نشو

تا وقتی این مشکلات اساسی هست ...

گول نخور لطفا

اعتماد نکن ب ظاهر و مهربونی آدما

ببین در عمل چطورن

ببین دوست دوران سختی و مشکلاتت هستن ؟

ببین غصه هات تنهاییات سختی هات واسشون مهمه ؟

ممکنه پا پس بکشی

یهو مهربون شه ...

لطفا تا صد بار امتحانش نکردی باورش نکن

بعد ازدواج 

دیگه‌رها شدن مصیبته...

ازدواج بد و اشتباه وحشتناکه ....

وقتی با دوستاش بیرونه

زنگ بزن بگو حالت خوب نیست ...

ببین عکس العملش چیه

یبار بگو پول نداری فلان مبلغ زیاد قرض میخای

یبار بگو دلت گرفته دلت میخاد قدم بزنی

یبار بگو فلان چیزو ( خوراکی لباس تنقلات ... هوس کردی

یبار بگو مثلا یه کتاب خاص میخای پیدا نمیکنی

اینارو وقتی نگو که سرکار هست ... وقتی بگو که وقتش ازاده 

ببین جوابش تو هر کدوم این موارد و شرایط چیه ؟! 

هر جوابی که به دلت اطمینان نداد و منصفانه نبود یه مشکلی میشع واست در آیندع ...

به هزار و یک راه امتحانش کن

چون بعدا راه برگشتی نیست

خب ببین عزیزم ایشون عشق و حالشو کرده وقتاشم گذاشته مشخصه دیگه برای شما مثل جوونی که مجرد بوده و ازدواج کرده وقت نمیگذاره تازه شما رو پرتوقع هم میبینهبا تموم سختی و رنجش تموم کن این رابطه رو.... بهتر اینکه بعدا تو زندگی باهاشدور از جووونت دق مرگ بشی خصوصا که یاد همسر سابقش میفته اونو باتو مقایسه می‌کنه میگه اون مدارای بیشتری میکرد درحالیکه خودش پایه بوده برای همسر سابقش و همسر سابقشم  بخاطر فامیل بودن جلو چشماته دیوونه میشی ها از من گفتن....

من الان با این همسرم ازدواج کردم یه علتش این بود که همسر سابقش غریبه بود و پیش پدرومادرش توی یه شهر دیگست 

اوه اوه...

یک کلام خودتو خلاص کن 

هر کس یه گذشته داره ۱ بهتر که ایشون همسرش هم بوده و هر روز یکی نبوده ۲ البته باید مطمئن شد دلیل جداییشون چی بوده۳ مطمئن شد که دیگه دوسش نداره🫂

لطفا این رابطرو ببوس بزا کنار منم مث ت خام بودم حالا بزامن همه چیش عالی بود اونموقع برات وقت نمیزاشت بع. ازدواج انتظار نداشته باش وقت بزاره برات برامنم نامزدی وقت نمیزاشت میکفتم درس میش اما نشد ک نشد حالا دروغم گفته بهت حوصلتم نداره حتما بزا کنار بخدا انقد موقعیت میاد جلوت ها