سلام دوستان من دوساله عقدم و تیر ماه به امید خدا عروسیمه تو این دوسال مادرشوهرم اینا هیییچ خرجی نکردن هیچی حتی برای جشن عقد نصفشو بابام داد نصفشو شوهرم از باباش ۵تومن قرض خاست بهش نداد و چند ماه باهاش قهر بودن چرا ازمون پول خاستی فقط یه سرویس سببببک برام خریدن سبکااا دیگ هیچی هرعیدی بود هر مناسبتی بود شوهرم از میوه تا لباسو طلا میخرید برا عروسیم روال همینه قرار نیست خرج بدن و تازه قرارم نیست کادو بدن حالا مامانش به تمام فامیل زنگ زده من فامیل پدرشوهرم میشم به فامیل مشترکمون که تمام طلاها منو اون خریده و اگه شوهر من داره برا من عروسی میگیره صدقه سر اونه که اینهمه طلا خریده برام کمکه و وگرنه نمیتونست بگیره و این حرفا من خیلی ناراحتم چون پسر خودشو اورده پایین خودشو الکی برده بالا قصد دارم به شوهرم بگم چیا گفته به همه بکنم بنظرتون؟
عزیزم ازدواج سنتی بود ؟ اگر سنتی بود باید سخت گیرتر پیش میرفتین
هیچوقت مردم را نمیفهمم اما باید یک جوری میان آنها زندگی کنم...! اندک اطلاعاتی در اختیار دارم که حاصل خوندن و تحقیق کردنه. فردی بشدت کنجکاو . عاشق کتاب ، حیوانات ، فیلم ، کهکشان ، نکات پزشکی ، روانشناسی و در کل عاشق یادگیریم و از یادگیری استقبال میکنم.
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
با این خاله زنک بازیا بین خودتو و همسرت فاصله ننداز
مشاوره رایگان پوستی + ارسال رایگان محصولات به همه جای ایرانhttps://www.ninisite.com/discussion/topic/9427706/مراقبت-پوست-با-انواع-ماسک-ورقه-ایضدجوشضدچروکآبرسان
دم عروسی اعصاب خودت رو خورد نکن شاید همسرت بع شما دروغ گفته ول کن انشاله که عروسی کردی دیگه باهاشون سر سنگین باش
معبودم ... 🤲ای راهگشا در تاریکی ها...با کلید اجابتت ...قفل های درونم را باز کن...با تو که باشم، در جاده های تردید،...دستان توانای تو را میبینم ...قلبم در آسمان عشقت ...به پرواز در می آید واز شراب شیرین عرفانت مینوشم ..با تو در آغوش کرامتت ...ساکن میشوم ...با تو هیچ جاده ی پر پیچ و خمی وجود ندارد ...با تو دلم به عطر یاس های برکتت معطر میشود ...تو در جاده های خشکسالی ...تشنگی ام را به برکت نگاهت سیراب میکنی ...خدایا ! هر لحظه شکرت که کنارم هستی و مرا به غیر از خود وا نمیگذاری .
مهم این هست ک چیزی برای شما کم نزارن،حالا میخاد پدرش بده میخاد خودش خرج کنه،بنظرم دم عروسی دعوا راه نندازی بهتره،بلخره یکبار میخای چنین جشنی داشته باشی،بزار ب شادی برگزار شه،اون هم ک گفتی مشکل شوهرت هس با ننه باباش،من بودم واکنشی نشون نمیدادم
نه بابا از همه چیش خبر دارم تازه قبل عید ۱۰م ازش گرفتن کمک پیش کششون
آخه الهی قدر شوهرت رو بدون که تو این وا نفسای زندگی به خودش تکیه کرده و چشم به کمک کسی نداره عزیزم چرا میخوای ناراحتش کنی وقتی میبینی همه تلاشش رو میکنه موضوع رو بهش بگو و بهش بگو عکسالعمل خاصی نشون نده. که دم عروسی مادرش اینا بخوان کرم بریزن و اوقاتتون رو تاخ کنن
معبودم ... 🤲ای راهگشا در تاریکی ها...با کلید اجابتت ...قفل های درونم را باز کن...با تو که باشم، در جاده های تردید،...دستان توانای تو را میبینم ...قلبم در آسمان عشقت ...به پرواز در می آید واز شراب شیرین عرفانت مینوشم ..با تو در آغوش کرامتت ...ساکن میشوم ...با تو هیچ جاده ی پر پیچ و خمی وجود ندارد ...با تو دلم به عطر یاس های برکتت معطر میشود ...تو در جاده های خشکسالی ...تشنگی ام را به برکت نگاهت سیراب میکنی ...خدایا ! هر لحظه شکرت که کنارم هستی و مرا به غیر از خود وا نمیگذاری .