من از رقصیدن بدم میاد
کلا نمیتونم آدما رو توو اون حالت از خوشی تحمل کنم.
سر نامزدی خودم ولی بریا رقص دو نفره یکی از دوستای قدیمم رو گفتم بیاد برای طراحی رقص
اونموقع خیلی طرف مقابلم رو دوست داشتم
حالا بماند چقدر دعوا داشتیم سر اومدن اون دوست من برای این کار
اون یه خانوم بود که تقریبا مشهورم هست توو این کار
منم از طرق تئاتر میشناختمش که کار خودم بود.
هرچی میگفتم بهش که آخه اگه من حسی داشتم به اون که الان اینجا نبودم قبول نکرد
بعصی از خانوما خیلی بیخودی سخت میگیرن
نهایتا راضی شد و ما با آهنگ حریق سبز که انتخاب خودم بود یه رقص طراحی کردیم و فیلمش هنوزم هست.
اون آدم رفته و نیست دیگه توو زندگی من
خیلی زود جدا شدیم
اما بهترین بخشش برای من همون رقص دونفره با اون آهنگ بود که هنوزم حداقل روزی یه بار می بینمش
کاش دنیا این شکلی نبود هیچوقت
کاش میتونستم خودمو جمع کنم دوباره
هرکاری میکنم حالم بده
هرکیم میخواد بهم کمک کنه جوری داغونش میکنم که بره و پشت سرشو هم نگاه نکنه
من فقط باید می نوشتم و نوشتم
هیچ توقعی ندارم از کسی.
مواظب زندگیتون باشید
خیلی راحت آدما خرابش می کنن