میدونی من بارداری اولم رفتم خونه بابام
اصلا بد نیستنا. .خیلی هم خوبن ولی من چون حساس بودم رو همه حرکات و رقتارشون حساس شده بودم و بد برداشت میکردم...هم به خودم هم به اونا خیلی سخت گذشت
اینبار خونه خودم هستم و درسته حق با شماست شوهرم اصلا آدمی نیست که بخاد عصبیم کنه یا ناراحت
خانوادمم که چند روز یبار سر میزنن و میرن
حق با شماست وقتی تو بارداری کسی رو اعصابت بره بدجور بهم میریزی
مامان منو ببینی و باهاش رفت و آمد کنی میگی فرشته ی روزی زمینه و خدایش هم گاهی از خوبی هیچی کم نمیزاره
ولی گاهی هم اونقددددررو اغصاب من یا خای شوهرم میره که من میگم دوری بهتره البته دورم نیستیما ولی موقتن وقتی رفتار بدی ازش میبینم یا پر توقع بازی در میاره جلو شوهرم یه چند روزی یا یه هفته ایی نمیرم سمتشون و سکوت میکنم که تنش ایجاد نشه اعصابم راحت بمونه ولی شوهرم مثل امروز یهو سوک میده و حرف پیش میکشه
😭😭😭الانم منو بهم ریخته بچه طفلیمم از دیدن ناراحتیم کلی ناراحت شده خودش رفته توی اتاق مهمان آجیل و میوه برای خودش برده اونجا داره تلوزیون نگاه میکنه
من دارم حرص میخورمممم
فدات بشم با محبت
واقعا جز خودم هیچ کسی نمیتونه کمکم کنه و آرومم کنه
سر پسرم هم همینقدررر حرص خوردم و عصبیبودم اون موقع بیشترش از مامانم بود و خواهر بزرگم
منم پنج سال پیش کوچیکتر بودم و نادون تر
الان پسرم هم عصبیه هم حرصی هم بی نهایت لحباز و شیطون
همه اش بخاطر مامانم و‌خواهرم بود
منم اعصاب نمونده برام ماه اخرم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
