سلام دوستان دایی من ی رفیق صمیمی داره که عربه لبنانه؛یبار با داییم رفتیم شهربازی اتفاقی اینم اوردو منو دیدو عاشقم شد😂پیجمو پیدا کردو بعم پیام میداد هر روزو هی از داییم راجبم تحقیق میکرد خلاصه کنم بعم پیشنهاد رابطه داد گف بشناسیم همو؛ بعد الان چند ماهی گذشته بعم پیشنهاد ازدواج داده؛ و پسر کاملا خوب و خوش اخلاقیه ینی از نظر اخلاقیه این مدتی ک باهمیم شناختمش خیلی اخلاقامون شبی ب همه / خیلی هم دست و دل بازو ….خلاصه از نظر من اوکیه.داییم اولش مخالفت میکرد ولی بعد دید چون همو دوس داریم گف حالا نظر واقعیمو بگم واقعا همه چی تمومه این رفیق من مگه مختاری میخای عربو و نحم از هم جدا کنی😂از خودشم پرسیدم گف پدرم لبنانیه و زبان فارسی براش سخته ولی مادرم ایرانیه (شمالی)و یکی از زن داداششم مشهدی هس…اینم بگم گف اینطور نیس ک فکر کنی با من ازدواج کنی باید مهاجرت کنی نه ما ایران هر جایی ک تو بگی زندگی میکنیم.چون خانواده خودمم الا اون داداشه دیگم همگی مشهد زندگی میکنیم/
حالا بتظرتون چیکار کنم دلم خاس شما هم نظر بدید بله زو بگم؟😂😂