وایییی مثه منییییی
انقد بهش گیر دادم انقد اذیتش کردم گف دلیل نمیشه بداخلاقی کنی
همشم دارم گریه میکنم
حالا اون بازم خوش رفتار شد باهام ولی یکم سرده نا احتم
خیلی اذیتش کردم
یه روز رفت کار داشت از دماغش آوردم
حالام از دیروز عین ابر بهار دارم گریه میکنم
میخوام بگم بیاد بغلش کنم آروم شم میگم نه نمیاو ناراحته