بچه ها من با جاری ام دو طبقه زندگی میکنیم،رابطه امون خوب البته بخدا من خیلی مدارا میکنم من چند تا بچه ی کوچیک دارم وشیطون با این حال الان 5سال هر روز میاد پایین میشینه اینقدر حرف میزنه من شاید دو ماهی یه بار برم مزاحم نمیشم ،من 4تا داررم اون 2تا بچه هامم خیلی رعایت میکنم نمیرارم برن اذیت نکنن ولی اون با اینکه میدونه من خسته ام وحوصله ندارم همش دخترش میزاره پایین اصلا حساس شدم مثلا من مهمون دادم اونم بچه اش میفرسته پایین اصلا حوصله ندارم هرچی هم میگم از اینجا بریم شوهر یه دنده ام نمیره
بنطرتون چکار کنم بخدا دیگه خسته شدم شما بودین بازم حوصله یه بچه دیگه وهر روز داشتین
زندگی با خانواده چه خودت و چ همسر مساوی از دست رفتن روزهای آرام و خوش جوانی
خدایی یعنی باید ۵تا بچه ضبط کنی سخته والا
عزیزم شما چند سالته؟
مشکل ماها اینه که نمی‌تونیم رک حرفمونو بزنیم...عزیزم وقتی شعور جاریتون پایینه چرا شما رک بهش نمیزنی حرفت رو ؟ یعنی حاضری اذیت بشی ولی نگی که از این وضعیت خسته شدی و بفهمه که مشکل داری با کاراش ؟
ای بابا، باز هم حریم های نامشخص.
عزیزم مقصر خودتی، حریمتو باید بسازی، سختی داره، با خجالت و رو دربایستی و ترس نمیشه حریم ساخت، ولله خود خدا هم راضی نیست که شما عملی انجام بدی که بعدا باعث بشه خسته بشی تو زندگیت اثر بد بزاره یا عیبت کنی، عزیزم براش حریم مشخص کن، الان ما اینجا چه خاکی برای تو میتونیم تو سرمون کنیم اخه
عزیزم اخه من نمیدونم سبستم زندگی شما چجوریه، ولی فقط خودت باید باهاش رو به رو بشی، نه کس دیگه ای،
بعدم اینکه شما مادر چهار تا بچه ای اونها قراره ازت یاد بگیرن، قاطع باش، اون یه جاریه، از حرفش میترسی؟ میترسی پیش کی خرابت کنه مادر شوهر؟ خواهر شوهر؟ مگه اونها وضعیتت رو درک نمیکنن که بچه داری؟
اصلا اقا بره پشت سرت حرف بزنه، چه اهمیتی داره؟ بعد یه مدت چرت و پرت میگه خسته میشه ببینه تحویلش نمیگیری کار خودتو میکنی، دیگه حد و حدودش رو خودش میفهمه،
ولی یه چیزی بهت بگم، تو که انقدر رو دادی بهش، فکر نکنم بتونی باید خجالت رو کنار بزاری. باید بتونی، وگرنه مشکلت تا ابد باهات میمونه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
