2777
2789
عنوان

شیطنت های مدرسه

836 بازدید | 40 پست

بیاین از شیطنت های مدرسه بگیم تجدید خاطره شه 

من خودم با دوستام یه گروه شش نفره بودیم زنگ بیکاری یا زنگ های تفریحمون همگی دقیق وسط حیاط مدرسه دایره ای میشستیم کف حیاط با مقنعه هامون جلو بینی هامونو می‌گرفتیم واقعا نمیدونم فازمون چی بود 🙄

یا اینکه مدرسه ساندویچ برای فروش می‌آورددوستا میرفتن با اینکه پول داشتن قرضی میگرفتن هرکدوم سه چهارتا میخریدن پر ساندویچ هام کلم سفید هم بود لامصب 😅 ولی من خودم اینکارو دوست نداشتم نصفه یه دونه رو هم به زور میخوردم چقدم دوستام بهم میخندیدن یادش بخیر چه دورانی داشتیم ولی واقعا چقد دبیرا ومعاونای اون زمان اذیتمون میکردن 😖

یاد خانم اجازه برم دفتر گچ بیارم بخییییر  شمام بگین خاطراتمون تازه شه

خواهرم تو کلاسش قبلنا ازین بمب بو زده بود که بوی مستراح میده . 😂معلما که میومدن یه نگاه بد به دانش اموزا. می کردن و...

دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ                ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ                       💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

ما ک تامعلم میومد تا بره بشینه سرجاش پشت سرش میرقصیدیم ..😅😅😅 

پشت حیاط مدرسه گروه ارکستر داشتیم 😅😅😅

اون دوران کجاهستن ...حاضرم نصف عمرم رو بدم برم اون دوره و دوباره برگردم 

بچه مازندرانم  ۲ تا پسر دارم 🥰😍🥰😍

مدرسمون چسبیده به مدرسه پسرانه بود بعد پسرا میرفتن بالای دیوار پاشونو آویزون میکردن طرف ما بعد ما میرفتیم کفشاشونو در میاوردیم و فرار میکردیم و قایمش میکردیم اونام روی اینکه بیان به مدیرمون بگن نداشتن پا برهنه برمیگشتن خونه 

گر مِی نخوری طعنه مزن مَستان را  گر توبه دَهَد توبه کُنم یزدان را  تو فخر بدین کنی که من مِی نخُورم  صد کار کنی که مِی غُلامست آن را 

یه قرصی بود اسمش و نمیدونم بچه ها انداختن رو بخاری بوی تعفن میداد کل کلاس که مثلا معلم حالش بد بشه امتحان نگیره. تو برف زمستون سگ بیرون نمیرفت معلم مارو چید گوشه به گوشه حیاط مدرسه ازمون امتحان گرفت، خدا ازشون نگذره مثل چی سرما خوردم من تا به هفته زمینگیر بودم 

غصه نخور میگذره، دفعه قبلی هم گذشت💔🙂.                    وفاداری لطف نیست، بخشی از اصالته.                                 حوصله توضیح و فهموندن حرف هام بهتون رو ندارم اگه با من هم عقیده نیستی لطفا رو‌پیامم ریپلی نزن👍

چه ذوقی میکردیم  میرفتیم بهترین کاسه وقاشق خونه رو می‌بردیم

اره واقعا همه گل قرمزی بود یادش بخیررر.....دوران بچگی مو میخوام بی وقفه بخندم خودمو بندازم بغل بابام شب ها از خستگی وسط هال پذیرایی  خوابم ببره بیکار بیعار راحت بدون دغدغه.....

درخواست دوستی ممنوع....من دیوونه ام یکهوووو دیدین فحش خواهر مادر دادم،😱🤫😝
یه قرصی بود اسمش و نمیدونم بچه ها انداختن رو بخاری بوی تعفن میداد کل کلاس که مثلا معلم حالش بد بشه ا ...

همیشه در هرشرایطی ازمون امتحان میگرفتن 

اونم وسط حیاط  

ولی هیچ دورانی از زندگی مثل دوران دبیرستان نیس و نمیباشد

دختر بور چشم  آبی......اینجارو جدی نگیر تصور کن ساعت میشینی درد دل میکنی و مشاوره میگیری بعد احتمال داره کاربری که مشاوره میده ۱۱،۱۲ ساله باشه 😐😒هرشخصیتی میتونه پشت گوشی باشه حتی داعشی ، وقتی کسی بهت مشاوره میده حواست باشه زود جو نگیری عمل کنی قبلش بشین خوب فکر کن بعضی اینجا انگار بنزیین تو دستشونه منتظرن شعله اتیش رو بیشتر کنن فقط تشویقت میکنن اره خوب کردی بجای اینکه آرومت کنن و بگن این مشکلات برا هرکسی وجود داره مهم اینه چطور باهاش برخورد کنی ، حواست باشه با مشاوره غلط قربانی عقده ها، مشکلات روحی ، کینه ها ، و بیماری ذهنی دیگران نشی ، دنیای مجازی نمیتونه جای خوبی برای مشاوره باشه به ریسکش نمیهرزه. به این موردم اشاره کنم اینجا هرکس با هر دین و مذهب یا آدم بی دین و خدا هم هست پس حواست باشه هرکس هر حرفی زد زود باور نکن و اعتقاد خودت رو زیر سوال نبر 
یکی از دوستام خیلی شیطون بود به یه بهونه ای میرفت دفتر یهو زنگ رو میزد در میرفت تا بخوان بگن اشتباه ...

یبار کلاس ما هماهنگ شدیم همه باهم دویدیم سالن و گفتیم زلزله اومده جیغ و داد و دویدن که دو ساعت کل مدارس اون منطقه تعطیل شدن 😂😂

مدارس چسبیده به هم بودن فکر کرده بودن واقعا زلزلس

گر مِی نخوری طعنه مزن مَستان را  گر توبه دَهَد توبه کُنم یزدان را  تو فخر بدین کنی که من مِی نخُورم  صد کار کنی که مِی غُلامست آن را 

یادش بخیر ما دبیرستان بودیم با دوستام پرسپولیسی دوآتیشه دربی استقلال وپرسپولیس بود دوستم مفصر کلاس بود برا اینکه نتیجه روبدونیم رادیو بردیم سر کلاس با هنذفری این دوستم داشت گوش میدا و با اشاره به ما میگفت فعلا مساوی هستن آقا یه دفه پرسپولیس گل زد محکم کوبید رومیز و از خوشحالی مثه لبو شده بود خانمم رفت بالا سرش گیر داد چیه چت شده بعدم گفت برو  از دفتر گچ بیار بنده خدا دوستم از هیجان وترس نمیتو نست حرف برنه خانم یه ریز میگفت چته چی شده من گفتم‌خانم من میارم  اگه پامیشد همه چی لو میرفت هیچ وقت قیافه دوستم یادم نمیره بنده خدا🤭🤭🤭

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز