تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
الان 22 ماهشه زمانی که شیر خودمو میخورد روزی سه چهار بار بیشتر دفع داشت وقتی غذای کمکی میدادم کمتر شد ولی هرچی بزرگتر میشد کمتر دفع میکرد دیگه شده بود سه روز یبار که زور میزد اما گریه نمیکرد الان تقریبا 20 روزه از پوشک گرفتمش همکاری میکنه کامل منتها چهار روزی یبار دفع داره اونم میگه پی پی میلرم دسشویی نا ارومه همش خودشو به زور نگه میداره
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
امشب خیلی گریه کرد تا بعد یک ساعت تو دسشویی بودن بالاخره دفع کرد خودمم همش همراش گریه کردم پسرم بد غذاست مثلا هرچی میدم بهش تا پلو نباسه نمیخوره حتما پلو باید بخوره میوه فقط هندوانه و سیب .
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...
تورا میان مرزهای چشمانم پناه میدهم
با آغوشم اسیرت میکنم
به استثمار میکشم چشمان کوچکت را
تن کوچک و خوشبویت را به باوزانم حراج میزنم
بند بند دلم را به صلیب نگاهت آتش میزنم
اینجا میان وطن تنم پرچم چشمان زیبایت آزادی ام را به یغما می برد
هیهات از نقشه دستان کوچکت که تمام جهانم را به یک بغل گرفتن تو باختم... هیهات از تو ...