تاپیک قبلی گقتم چی شده..اومدم ت اتاق خوابیدم اومد گوشیم و چک کرد گفت چیکار میکنی دید هیچی نیس رفت بچم آورد گذاشت بغلم رفت خوابید تو حال ..خیلی بیشعوری خیلی..دلم میخواد بفهمه چجوری دلم و شکسته و چجوری حس بدی بهش پیدا میکنم هردفعه..بدتر از این ناراحتم ک ب مامانش زنگ زد ولی ب من نزده..میدونه من حساسم ...
توجه زیادی آدم هار میکنه .. بهش بی توجهی کن خودش عاقل میشه
انجام دادم ..میگ جمع کن برو خونه بابات من همچین زنی نمیخوام..منم نمیخوام بچم بدون مادر باشه باز کوتاه میام یکی دوبارمرفتم خونه بابام اینا ..آدم بشو نیس
عزیزم مردا اکثرا همینن فقط خانواده خودشون انگار زن رو فقط واسه معدرت میخوام رفع نیاز و کلفتی میخوان من امروز کلی وسیله سنگین بود میخواستم جابجا کنم دراز کشیده بود انگار نه انگار منم دعواش کردم گفتم حالا اگه خواهر مادرت بود سریع میرفتی اذیت نشن اینجور مردا بگو حالا ک اینقد عشق و علاقه ب خانواده دارین زن گرفتنتون واسه چیه 😒