بچه ها شوهر من امروز با دوستاش مجردی رفته گردش و منم چون تنها بودم با خانواده رفتیم بیرون شهر غروب موقع برگشت خودم نشستم پشت ماشین چون خیلی شلوغ بود جاده منتهی توی ترافیک و شلوغی اشتباهی پیچیدم و از مسیر خونه خودم دور شدم و رفتم خونه بابام از اونجا به شوهرم زنگ زدم که من نرفتم خونه و بیا اینجا دنبالم ساعت ۷ عصر بود گفت الان در حال خریدم بهت زنگ میزنم( فاصله خونه مامانم با من زیاده درضمن اسنپ و تاکسی هم هیچ وقت سوار نمیشم کلا فوبیا دارم از نوجوانی) خلاصه همینجور منتظر موندم تا آخر ساعت ۱۰ داداشم از بیرون اومده گفتم من و برسون نیم ساعت بعد تازه شوهرم زنگ زده که الان اومدم خونه چکنم؟ من که رسیدم کلی باهاش بحث و دعوا کردم که چرا سه ساعت حتی یه خبر بهم ندادی اما قبول نمیکنه و میگه وسیله نداشتم و با ماشین بچه ها بودم باید من و میرسوندن الان واقعا حق با کیه؟؟؟ خیلی ازش ناراحتممممممم
با عموی شوهرت
ول كن حالا
حق با اونه
گُندَش کردی
این دیگه ناراحتی نداره
مسئله ی بزرگی نیست
باید بهتون خبر میداد ولی حالا شما هم کوتاه بیا ، جای بدی که نبودی خونه پدرت بوده
خودت میگی خودت هم با خانوادت رفتی بیرون بعدشم اون با ماشین خودش نبوده چه طور میومده دنبالت
جای بدی که نبودی خونه پدرت بودی
منطقی حق با اونه ما زنا کلا میخوایم با همه چی احساسی برخورد کنیم خودمم همینجوریم دقیقا مث خودتم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
24 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
