خیلی روی برخورد و رفتارهاش حساس شدم .البته قبلا هم حساس بودم ولی الان خیلی شدیدترشده اگه رفتارش تحت هر شرایطی یا محیطی یا خستگی و چیزهای دیگه باهام عوض بشه اولین فکری ک میکنم اینه ک دیگه دوستم نداره یا فکر میکنم بخاطر اینهک نزدیکی نباید داشته باشیم و این فکرها خیلی اذیتم میکنه.(باردارم و منع نزدیکی دارم البته برای ارضای شوهرم تلاش میکنن....)
تلاش میکنم
شماها هم اینطوری هستید؟؟؟راهکار بدید لطفا اینطوریفقط خودم خیلی زیاد اذیت میشم
بخاطر فکر کردن ب همین چیزا همش سردرددارم
حتی وقتی با مادرشوهرم صحبت میکنه اگه یه خورده مهربونتر باهاش صحبت کنه من ناراحت میشم. چه کارکنم؟؟؟چطوری بهش بگم ک اینجور رفتاراش اذیتم میکنه
خیلی از استرس ها و فکر هات به خاطر بارداریه.. اصلا تو بارداری آدم میشه یه نفر دیگه..
فکر کنم بخاطر بارداریته...سعی کن به خودت مسلط باشی مثبت فکر کن..نمیشه که لحظه لحظه زندگی باب میلت باشه
میدونم بخاطر بارداریه ولی شوهرم قبول نمیکنه میگه مگه زنهای قدیم باردار نمیشدن زندگیشونو میکردن
منم همینطورم ولی سردرد ندارم شوهرمم سریع برمیگرده به حالت همیشگیش حساسیم ماها کاش بیخیال بودیم من درونم خیلی حرص میخورم
چطوری بشوهرم بفهمونم ک بخاطر شرایطمه؟؟؟ بارداری دوممه موقع اولی بیشتر حواسش بهم بود ولی الان...
عزیزم رفتارای دیگشو که ما ندیدیم اما اگه بش بگی دوس ندارم با مامانت, پاره تنت, مهربون صحبت کنی, فک نکنم منطقی برخورد کنه
باور کن هانی جان اینقدر دلم میخواد بیخیال بیخیال میبودم خودم میدونم چیزهای الکی هستن ک خودمو بخاطرشون اذیت میکنم ولی نمیتونم بی تفاوت بشم بهشون
مین مین جان مثال زدم منظورم این نبود ک مهربون رفتار نکنه ولی خب دوست دارم حداقل جلوی اونا بیشتر هوای منو داشته باشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
