یه چیزی توی فلسفه هست که میگه انسان حیوان ناطق هست.
توضیح کلیش اینه که یه عده انسان رو حیوانی میدونن که پیشرفته هست و دارای عقل و شعوره،فیلسوفایی که چنین عقیده ای دارن اغلب زندگی رو محدود به دنیا میدونن، معمولا برای زندگی مرحله ی بعد رو در نظر ندارن، یعنی به مرحله ی بعد برای زندگی عقیده ندارن. برای همین میگن:حالا که زندگی فقط توی همین دنیا خلاصه میشه، انسان باید از زندگیش لذت(لذت رو دنیوی میدونن، لذت های دنیوی هم ماهیت مادی دارن) ببره، اونم هر جوری که شده، چون اگه لذت نبره، و زندگیش تموم بشه، دیگه اون انسان نیست و نابود میشه.
این میشه که آدما حد و مرز رو کنار میذارن تا هر جوری شده یه سری لذت هارو تجربه کنن تا اگه زندگیشون تموم شد(ع فیده دارن مرکز پایان وجود روح آدمی هست)ناکام نمونن.دقیقا مشابه وضعیت فعلی غرب و جوامعی که غرب رو الگو قرار دادن.