شوهرم و مادرش خيلى به هم وابسته ان ولى حوصله ى منو زياد نداره چند روزه پدرشوهرم رفته مسافرت مادرشوهرم ساعت يك و دو زنگ ميزنه ميترسم بيا پيشم شوهرمم يه تعارف الكى به من ميزنه كه توم مياى يا نه، من صبا ساعت شيش ميرم سر كار برم اونجا خوابم نميبره صب بيچاره ميشم، هر چى ام سر شبا زنگ ميزنيم كه مامان يا تو بيا پيشمون يا ما بيايم پيشت ميگه نه خوبم دوباره ساعت يك شب زنگ ميزنه امشبم منتظرم، امشب با شوهرم برم به نظرتون؟
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
🧘لطفا منو ریپلای نکنین اگر مخالف نظرم هستید ، نظرتونو برای خودتون نگهدارید ، نظر مخالفتون اینقد 🤏 ارزش نداره برام ولی بعضی وقتا که بیکارم جواب میدم ، اگر جواب ندادم بدونین مثل شما بیکار نیستم سرم تو اینو اون باشه😎 اونایی که موافق نظراتم هستید و استارتر تاپیکی که توش نظر گذاشتم ریپلای کنین ولاغیر بوس بهتون🤗
نه نرو به شوهرت بگو منم میترسم مادرت برو الان بیار دیگه 1 و 2 نمیشه بری
اصن نميخواد منو ببينه مطمئنم چون ميدونه نصف شب من نميرم اون موقع زنگ ميزنه عمرا بياد، براى شوهرم ديشب خودمو لوس كردم كه نرو منم ميترسم گف عزييييزم تو شجاعى يه بوس كرده دوباره پرواز كرد تا خونه مادرش