ما پنجشنبه عروسیه دختر عموی بابامه الان مامان بزرگم زنگ زد گف الان زنگ زدن گفتن فردا شب حنابندون دعوتین😐آخه الان خبر میدنننننننننن
شاید مردم کار دارن آخههههههه 😐میخوام خودمو جر بدم
مامانم واسه چهارشنبه وقت آرایشگاه داشت که موهاشو رنگ کنه اگه میدونس فردا حنابندونه امروز میرف😐😕واقعا براشون متاسفم😒