بچه ها من ۷سال پیش این موقعها عقد کردم ۵سال با هم بودیم با خالش اینا تو یه محل بودیم خیلی چرب زبونی کرد ما راضی شدیم تحقیق هم کردیگ ولی خب چون خالش اینا هم میشناختیم تحییق سطحی کردیم داداشمم از اول مخالف بود چون پسره دیپلم داشت من ارشد بودمو استاد دانشگاه خانوادم فرهنگی بعدها زن پسردایی شوهرم جدا شد ک همین خالهه رو مسبب میدونست و کلی دعوا بینشون پیش اومد درگیر شکایت شدن تازه باردار بودم ۳سال از زندگیمون گذشته بود یه بار خالش زنگ زد ب شوهرم ک همه گفتن فلانی مرد زندگی نیست ولی تو ثابت کردی ک هستی شوهرم هول شد گوشیو داد ب من