امروز دعوت بودیم خونه خواهرشوهرم ب شوهرم گفتم زودتر بیا خونه، منم اماده نشدم چون اون شغلش میکانیکی هس گفتم تا بیاد دستاشو بشوره و لباسشو عوض کنه منم همون موقع اماده میشم اومد همش ۵ دقیقه هم نشد لباس عوض کردنش منم دیگ تموم بود ارایشم از همون اولشم غر میزد ک اگ نمیای من برم، گفتم چ خبره خوب دارم اماده میشم اومد تو فقط میخاستم ی خط کش بکشم ولی اون حاضر نشد دو دقیقه صبر کنه برام سرم داد زد ک هر جایی دیگ میخای بری ک زود اماده میشی من میرم تو نیا، منم گفتم توبرو پس منم نمیام اونم میخاس بره ک موتورش خراب شد دیگ نرف'(شایدم ب خاطر من نخاست ک بره-)، هیچی براش ارزش ندارم هیچی، دو دقیقه صب میکرد چی میشد مگ، با اینکه روزای اخر بارداری هستم هیچ درکی نداره ازم، ی چیزی اگ بخام هزار مرتبه باید ازش بخام خسته شدم از این زندگی نکبتی، دید دارم گریه میکنم ولی برنگشت از دلم در بیاره
دختر قشنگم ، عزیز مامان من با تو خوشبخت ترینم😍🧿🧚♀️. فکر نکن چون جوابتو نمیدم کسی هستی... اتفاقا چون هیچی نیستی جوابتو نمیدم و حوصله کَل کَل با تو رو ندارم و مهمتر اینکه کاربریمو دوست دارم نمیخوام به خاطر یک عدد هیچ از دست بدم🤗
مال من برعکس اذیت میکنه.اون طول میده.مثلا پریشب شام دعوت بودیم.۶عصر گفت میخوایم.۷گفت میرم باشگاه.که میدونستم یکساعت طول میکشه تا بیاد وحمام کنه ۸ونیم.راهم دور وپرترافیک.دفعه اول که ادرسو نرفته بودیم.خلاصه خیلی حرص خوردم
حالا خونه ما بر عکسه.. من همیشه زود و سریع کارای خونه رو میکنم بچه رو اماده میکنم خودم تند اماده میشم.. یه یال بعد شوهر پا میشه تازه میره دشوری😐
دختر قشنگم ، عزیز مامان من با تو خوشبخت ترینم😍🧿🧚♀️. فکر نکن چون جوابتو نمیدم کسی هستی... اتفاقا چون هیچی نیستی جوابتو نمیدم و حوصله کَل کَل با تو رو ندارم و مهمتر اینکه کاربریمو دوست دارم نمیخوام به خاطر یک عدد هیچ از دست بدم🤗
وای اینجوری ک خیلی بده خواهر شوهرت طفلک تدارک دیده پاشید برید بعد برگشتید به قهرتون ادامه بدید.من شده خیلی وقتا با شوهرم دلخوریم از هم ولی میریم مهمانی اونجا کلا قهر رو میذاریم کنار هم به احترام خودمون هم میزبان.وقتی برگشتیم به ادامه قهرمون میرسیم 😄یا هم کلا یادمون میره و آشتی میکنیم