هممون تو ی خونه زندگی میکردیم
خیلی واسم سخت و عذاب اور بود
روز ب روز میگذشت بدتر میشد
اوایلش بحثی نداشتیم
ولی کم کم گذشت همچی بدتر شد
گفت خانواده ت بهم بی احترامی کردن
تا ۷ ماه نذاشت حتی باهاشون تماس بگیرم
میگفت اگه اموالتو بهت بدن
تو که منو داری بااونا خیلی خوشبخت میشی
خانواده م میگفتن کلاهبرداره
و ندادن