یه دوستی دارم بیش ۳۰ ساله دوستیم به جورایی مثل خواهریم فقط حدیدا می بینیم یکم حسودی می کنه الانم عروسیه برادرشه ، همه کاراش با مشورت منه چی بووشم ، کدوم ارایشگله برم، پرو لباس و همه چی ، روزی چند ساعت چند ماهه داره با من هماهنگ می کنه صد در صد فکر می کردم دعوتم ، امروز بهش گفتم وای من خیلی چاق شدم چی بپوشم ، یهو گفت دلم می خواست دعوتت می کردم ، اساامی به عده رو به برادرم دادم گفته اگه کسی قول نداد باشه ، دلم خیلی شکست احساس کردم آب شدم
وا چرا ناراحت میشی خو الان تو این شرایط مهمون کم دعوت میکنن چه توقعی داری دوسته خواهرش و تو عروسی دعوت کنه منم عروسیم کلا ۱۰۰نفر بودیم و لیست مهمون هارو خودم نوشتم حتی جاری خواهرم و مادر شوهرش هم دعوت نکردم فقط خانواده درجه ۱