. از هر کلاس یک دانش اموز گوشی اورده بود مخفیانه از دبیرها فیلم میگرفتن. مگه مرض دارین؟ من 4 ساعته پای تخته ام دارم به بهترین شکل درس میدم. اونوقت نباید احساس امنیت داشته باشم؟
2. مدیر بی عرضه مون گوشیهاشون رو پس داد
3.چند تا از بچه ها تو روی چند تا از همکارها ایستادن و حرفهای خیلی زشت زدن.
4.داشتم درس میدادم. یکی از بچه ها از پشت سرم، کتابش رو پرت کرد تو تخته. از اون بچه های فوق العاده بی ادب و تربیت. متاسفانه از همکارها میشنوم که سه تا از بچه درسخونها رو هم کشیده طرف خودش و اونها هم از راه به در شدن.
5. دعا کنید اگر سال دیگه قراره اونجا بیفتم، یک طوری بشه که نرم. مثلا مدرسه رو تابستون با موشک بزنن . یا پای من بشکنه مرخصی استعلاجی بدن. بهتر از اینه که مغزم خورده بشه!
6. 4 تا از معلم ها امروز از فرط خستگی و اعصاب خوردی نمیتونستن برن خونه.
7. کی میگه آی کیوی بچه ها در حال افزایشه؟ پس چرا تو مدرسه 300 نفری، یکی از دیگری نگیرتر و ن. ف. ه. م. تر هستند؟ حتی مدیر میگه آیکیوشون خیلی پایینه! درس هاتون رو خلاصه بهشون بدید.