دارم درس میخونم واسه ارشد مادر شوهرم توقع داره کممش کنم اما ن هردیقه صدام میزنه بیا این کارو کن اون کارو کن بهش گفتم درس دارم نمیتونم اخم تخمش رفت تو هم بعد دخترش بچه کوچیک داره کارمنده ب من میگه هی برو بهش سر بزن اگه کثیف کاری کرد بشورش منم گفتم باشه ولی نرفتم دگه چیزی نگفت تو ی خونه زندگی کردن همین مکافاتو هم داره جاری های دیگه خودشون شیرین میکنن تا میان هر کاری میکنن ولی شخصیت من اینجوری نیست چی کار کنم
اگه همسرت پشتیبان خانوادشه و چیزی بگی طلبکار میشی بهتره نگی ولی اگه اینطور نیس و طرفدارته بگو تمرکز میخام تا زمان کنکورم بعدش حاضرم هر کمکی خواستن انجام بدم (اینم الکی بگو😉)