شوهرم یطوری شده چند وقته😔

قربون دلت عزیزم چون تو عقدی فکر کنم ب مادرت یا پدرت بگی بهتره اونا بهتر از زندگیت خبر دارن میتونن بهت کمک کنن 

اره شوهر منم توجیح های الکی میکنه تو فکر کن  پری روز من بردع خونه مادرش شب  اومد خونه مادرش صبح که بیدار شد بهم گفت میمونی منم گفتم اره در صورتی که قبلنا اگ میگفتم میخام برم خونه بابام میگفت نرو نرو بمون باز بعدظهر بهم زنگ زد گفت نرفتی خونتون انگار هی مخاست بهم بر بخوره برم منم گفتم عمرا اگه برم باید بفهمم این کجا مخاد بره که منو مخاد بپیچونه از همون صبحش شک کردم که شب میخواد بره جایی فکر کن ساعت 12 شب به باباش زنک زد گفت نمتونم بیام جایی گیرم فکر من خونه مادر شوهرم تنها خوابیدم 😔

تا صبح گریه کردم فقط بلده توجیح کنه 

اره باید بهشون بگم ممنون عزیزم 🙏🏻😘🌿

یه چند تا لباس خواب تحریک کننده گرفتم دیدم نه آبی ازش گرم نمیشه گفت رو من تاثیر نداره لباس و اینا گفتم از بس قرون وسطایی هستی حیف پولی که بابت لباس دادم گونی سیب زمینی برات اضافیه در این حد بی ذوقه قبلا خیلی گوشیشو چک میکردم که چی بشه؟ چرا همش من باید تو کف کاراش باشم ؟ پس خودم چی بابا فدای سرت که عوض شده یه عده ازین مردا لوس مامانی هستن نباید زن میگرفتن از اول حالا که کاریه که شده من خودم تصمیم گرفتم خیلی زوم نباشم روش بیخیال

هی اصرار که این چند روز تعطیلم بریم خونه مادرت اینا خونه مامانم یه شهر دیگه اس یه ساعت با خونه خودمون فاصله داره گفتم باشه اومدیم اینجا صبح رفت سرکار امشب تنها رفت خونه زنگ زد عزیزم بی تو ضربان قلبم تند میزنه و فلان و تو نیستی فلان و... گوشم پره ازین چرندیات برام مهم نیست خالی بنده

ولی خوب همین که تا این ساعت بیدار هستیم و تو فکرشونیم یعنی موجودات بشدت مضری هستن .شب خوش دوستان

نمیدونم گفتم دعای باطل کردم‌سحر بخونم از ت بدم‌یواشکی بخوره