بچه ها من چند سال پیش با یه بنده خدایی رل زدم قصد هر دوتامون سرگرمی بود سنامونم خیلی کم بود و یجورایی باهم بزرگ شدیم اصلا هم قصدمون جدی نبود،خلاصه ایشون به مرور زمان بهم دل داد و عاشقم شد اون موقع ها خیلی حساس شده بود شکای الکی و ترسه از دست دادنمو داشت،منم همیشه بهش یاداوری میکردم که منو تو برا این دوست شدیم که وقتمون بگذره و اصلا اخلاقامون بهم نمیخوره که ازدواج اینا کنیم ولی دیگه این حرفا دیر بود و بشدت وابسته شده بود،بعده چند سال باهم کات کردیم اون خیلی شکست خورد منم جرات نمیکردم برگردم پیشش چون میدونستم بیشتر وابسته میشه و ضربه بیشتریم میخوره،البته بگم که منم یه حسایی بهش داشتم اما در حده عشق اون نبود،الان باز باهم در ارتباطیم متاسفانه فهمیدم سیگاری و الـ.کل خور شده که قبلن اصلا احل این چیزا نبود،خیلی ناراحت شدم خیلی گریه کردم اما تنها حرف اون اینه ک تو مرحم زخمامی تو فقد میتونی حالمو خوب کنی،من واقعا موندم چیکارکنم یه حسه عذاب وجدان دارم که روز به روز بیشتر میشه لطفا بدونه نصیحت بدونه قضاوت راهنماییم کنین که چیکار کنم.
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
ازش بخواه اگه براش مهمی سیگار و الکل رو ترککنه، وقتی ثابت کرد ترککرده قبول کن. وگرنه تو قبل از اون در قبال خودت و فرزندی که در آینده خواهی داشت مسئولی
عذاب وجدان الان بهتر از پاشیدن زندگی و نابودی دوتاتون توی ۱۰ سال دیگه است