دیدم خیلی آدم خوبی هستن و اینکه بخاطر خدا خیلی از کارهارو نمیکنه. وقت عصبانیت جلو خودش رو میگیره و میگفت لا اله الا الله و سکوت میکرد. یا بخاطر خدا به خانوادم احترام می‌داشت و محبت زیاد بهم میکرد. هربار مثلا هر چندماه یکبار چادر نماز سرم میکردم بهم میگفت به به شبیه فرشته ها شدی و میتونم ازت عکس بگیرم تو گوشیم بذارم؟هربار نماز میخوندم منو می‌بوسد. یا خیلی چیزهارو میگفت اگر راضی نیستی انجام نمیدیم و نن میدیدم انگار رضای خدا براش خیلی مهمه و به این نتیجه رسیدم اعتقادات همسرم همش به نفع منه و با خدا بودنش برام جز خوبی چیری نداره و من رو کشوند سمت خودش. اصلا هیچوقت اجبارم نکرد هیییچوقت. مادر همسرم به شدت مومن بودن و فامیلهای خیلی مومن. جالبه من جلوشون با حلقه ای می‌نشستم مامانشون هیچ اعتراضی نمیکردن و میگفتن مهم انسانیته که عروسم داره و همینارو دیدم ناخداگاه عوض شدم. حس کردم اعتقادات چقدر عالیه و چه آدمهای خوبی اطرافم هستن من مجذوب شدم عزیزدلم. هربار روزه گرفتم همسرم برام سنگ تموم می‌داشت هرچی که بگین درست میکرد. نماز که میخوندم کیف میکرد و مثلا نماز ظهر میخوندم مغرب که می‌شد میگفت خانم فرشته نماز میخونه؟ میگفتم حوصله ندارم میگفت باشه ولی میگفتم میخوام بخونم سریع سجاده م رو پهن میکرد. فک کنم خداوند تو مسیرم قرارش داد که من رو هدایت کنه.از خدا ممنونم
وای خدا چقدر یه ادم میتونه خوب باشه
ان شاء الله همیشه خوشبخت باشی عزیزم برا منم دعا کن بتونم همینجوری با نامزدم برخورد کنم
منم خیلی فکر کردم
به این نتیجه رسیدم که اید خدا رسالتم رو این قرار داده که یه نفر رو بیشتر سمت خدا بیارم
التماس دعای خیلی زیاد عزیزم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
