من شاغلم وقتم خیلی کم آزاده ولی به کنارش بودن احتیاج دارم و اونم گفت الان نمیتونه منم گفتم نمیخوام دارم اذیت میشم
فکر کنم الان ازم متنفره چون برا خداحافظی پیام دادم گفت فقط به حال خودم رهام کن وگرنه انقد فشار رومه بلایی سر خودم میارم
همه چی بهم ریخت...
ببین ازدواج کلا مثله ی هندونه نبریده میمونه نمیدونی شیرینه یا ن، تو بگو یکی از پسرا فامیلتون مثلا ازدواج کنی خانوادشو میشناسی فرهنگشون میدونی چطوریه اما تا زیر ی سقف نرید نمیتونید بفهمی چیه و جطوریه.
من و شوهرمم دوسال همو میخواستیم و با هزار زور و ضرب رسیدیم بهم من فک میکردم کامل دیگ میشناسمش ولی وقتی رفتیم زیر سقف دیدم ای بایا بازم هنوز خوب همدیگرو نمیشناسیم بعد دوسال دوستی.
فقط از نظر فرهنگی اگ مشکل نداشته باشیدخوبه
اگه عشقتون دو طرفه ست و برات تلاش میکنه از دستش نده مگه آدم چند بار عاشق میشه..منم ۳ سال تو رابطه ای بودم فقط یه ساعت فاصله داشتیم تو ۳ سال یه بار دیدنم اومد
سر همین کات کردم
خیلی سخته دوری ولی نبودنش سخت تره سعی کنید سریعتر ازدواج کنید
چرا میگین صبور باشه و ادامه بده؟
من به عنوان کسی که شرایط مشابهتو دارم میگم دیگگگ اداااامهههه ندهههه
چن ماه دیگه میشه پنج سال
خستهه شدمم دیگگگگ
حسرت به دل موندم در عرض نیم ساعت اماده شم باهاش برم بیرون نه اینکه یه هفته قبل هماهنگ شیم کی بیاد کجا بیاد
خسته شدم انقد منتظر موندم وضعش خوب شه
لعنت به اون روزی که باهاش شروع کردم اصلااا ارزش نداره راه دور
واقعا تلاش میکرد هم سرباز بود هم تو دوتا کلینیک میرفت
هر ۳ ۴ ماه با اتوبوس که خیلی راهو طولانیتر میکنه میاد اینجا و کل پولی که اون ماه دراورده رو تو همون چند روز خرج میکنه که واقعا خوش بگذره به من
نمیدونم مرددم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
