پس بنده خدا رو اذيت نكن
چون داره تلاش ميكنه كه پول در بياره،بهش كمك كن
وام پس انداز …هرطور كه ميشه احتمالا خانواده پرجمعيتي بايد باشن كه نميخاد كمك بگيره ازشون ولي اگه كم جمعيت هستن راضيش كن كه بالاخره اونام كمك كنن
بخدا منم مشکلم همینه خیلی حسرت دارم
دوس دارم الان که اول جوونیمه کنارم باشه الانم بقدری وابسته شدیم نه میشه رفت با کسی دیگه شروع کرد با اینهمههه خاطره و مدت نه میشه موند
تحملم تموم شده
اونم از موضع خودش پایین نمیاد فقط میگه منطقی باش شرایطشو نداریم
ببین تو منیییی
تو سال پیش منییی
منم نمیخامش دیگ ولی نمیتونم هم برم با کسی
چون همه فقططط قضاوت میکنن
ببین خیلیی امشب حالم بده
همیشه داااد میزنم سرش ک پنج سال جوونیمو برگردون اونم فقط میگه شرمندتم
منم دلم میخاد دوس پسرم بیاد دنبالم بریم بیرون
منم دلم میخاد روزای جوونی یکی کنارم باشع
زنگ و پیام بخوره تو سرممم
بزرگترین اشتباه رابطه راه دوره
چقد من دختر پسری میدیدم کنار هم حسرت میخوردم
دلم تنگ میشد براش کنارم نبود
نامرد تلاشی واسه دیدنمم نمیکرد
میری تو رابطه هم انقد وابسته میشی نه میتونی بمونی و بسازی نه میتونی از چند سال عمرت دل بکنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
