2777
2789

تاپیک قبلم گفتم با شوهرم بحث کردیم تهدید کرد قرص میخوره و خورد خلاصه به دوستش گفتم و رفته بود پیشش و بهش یه چیزی داده بود بالا آورده بود اینم بگم دفه سومشه که میخوره  

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

روانشناس ببرش. اینجوری که سر هر چیزی باید نگران باشی خودشو میکشه

برای کاربرهایی که«تـُرک و کـُرد» رو به شیوه صحیحش مینویسن احترام خاصی قائلم، به کوری چشم هرکی نمیتونه ببینه ایــران تا ابد یکپارچه است❤ اگه حوصلت شد امضامو خوندی بگو خدا جون پسر و همسر گوهر خانوم رو براش حفظ کن، امیدوارم خدا عزیزان خودت رو هم حفظ کنه دوست خوبم***پسر قشنگم صحیح و سالم اومد بغلم، خدایا ممنونتم که زیباترین فرشته ات رو برام فرستادی، هرچقدر شکرت کنم کمه، خدایا دامن هر ارزومندی رو سبز کن، پسر منم زیر سایه خودت و اهل بیت صحیح و سالم برام حفظ کن☆آمــین☆  بقیه امضام واسه دوره زیبای بارداریمه دلم میخواد بمونه اینجا😍✅️اگه چشمتون به امضام افتاد لطف کنید و برای همه خانمای باردار دعا کنید که دوره بارداری راحتی رو بگذرونن،گاهی روزها و شبا خیلی سخت میشن،مثل امشب که دوست دارم از شدت  حال بدم ساعتها بلند بلند گریه کنم...🥲♡♡♡نینی سایتیا بعضیاتون واقعا خوش قلب و مهربونید من براتون از خدا طلب خیر میکنم امیدوارم بهترین ها براتون اتفاق بیفته♡♡♡در تاریخ۱۶ آذر۴۰۱ ساعت ۶غروب دومین بیبی چکم مثبت شد ساعت۸:۳۰شب رفتم آزمایشگاه و تست بتام هم مثبت شد به لطف خدا و نگاه اهل بیت😍خدایا به قلب همه منتظرا نظر کن💖💖💖خدایا به من فرزندی سالم و صالح و زیبا بده و من رو در مسیر زیبا و ناشناخته‌ی مادری یاری کن♡ ۷دیماه۴۰۱ صدای قلب کوچیکت رو شنیدم...خدا برام صحیح و سالم نگهت داره جان مادر...امروز۱۱/11/401غربالگری اول رو رفتیم مامانی دکتر سونو گفت سالمی خداروشکر ولی گفت جنسیتتو نمیتونم فعلا بگم.من قربونت بشم که انقد شیطون بلا و ناقلا بودی و یجا بند نمیشدی😘همینکه سالمی عالیه جنسیتتو بعدا میفهمیم.امروز۲۱اسفند فهمیدم تویی که تو دل منی یه پسر قشنگی همه اعضاتو دونه دونه با بابایی دکتر بهمون نشون داد😍پسر جونم ما عاشقتیم و خدارو بخاطر داشتنت بی نهایت شاکریم، 17بهمن402اولین دندونات جوونه زدن و من خوشحالترین مامان دنیام🥹پسرم تو یکسال و یازده روزگیش اولین قدماشو برداشت 🥲خدایا شکرت ☆☆☆یک عضو قدیمــیِ تعلیق شده...!

اینم بگم میومد خونه نه حرف خاصی میزدیم  ن هیچی فقط چایی میخوری و شام بیا مو و همین حرفا ولی موقع خواب گیج خواب میومد سمتم برا ر ا ب طه ولی من ب روی خودم نمیاوردم اونم حرف نمیزد فقط با حرکاتش نشون میداد خاستشو

تا پریشب که رفتم خونه خاهرش  برای افطار و شام اون دیر میاد از سر کار منو بچه ها رفتیم دیر وقت اومد شام خوردیم برگشتیم گیج و منگ بود نفهمیدم چیزی خورده بود یه بوی تندی هم میداد 

خلاصه اومدیم خونه میخاستم بخوابم بلند شد لباس پوشید رفت تو حیاط نشست رفتم گفتم چرا اینجا نشستی هیچی نمی‌گفت چن بار تکونش دادم گریه کردم هیچی نمی‌گفت فقط بلند شد بره گفت دو هفته یه عین خاهر برادر شدیم و رفت هی پیامک میداد همه چی بعد من مال تویه مراقب بچه ها باشو قرص گرفتم 

منم ترسیدم به داداشم زنگ زدم بهش زنگ زده بود گفته بود بهش دارم میرم سر کار به خاهرش گفتم گفت بهش بگو برو به جهنم مرتیکه روانی.... روز بعد بابام بهش زنگ زده دیده گیجه حالا نمیدونم قرص خورده یا چیز دیگه.... خیلی حساس شده و خیلی هم خود رای هستش بیشتر بحثمون بخاطر ندونم کاریابی اونه بابت اشتباهات اونه ولی خیلی حساس و زودرنج هم هست

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792