شوهرخاهرم ،خاهرم حسابی زده وباسروصورت کبودازخونه بیرون انداختش باوجودسه تا بچه جوون داشتن.خاهرمم امروزرفت شکایت وپزشکی قانونی بعد ۲۵ سال زندگی باراوله پاش ب اونجابازشده تابحال هرچی زده بود صداشو درنمیاورد،دیگه صبرش تمومشد ،منم امشب براشوهرم تعریف کردم یاد دعواهای خودم افتادم اخه این حیوونم دست بزن داره ،همین یماه پیش کتکم زدو زانومو زخمی کرد ،