آبرویی برام نمونده

تاپیکهای قبلیتون را خوندم. دوستم مشکل شما را داشت.

همسرش خیلی باهاش همکاری کرد .

شوهر شما هم باید برای درمان شما اقدام میکرد.

درسته اون یه نیازه ولی اول عشق بعد هوس.

خودتون به تنهایی دنبال درمان باشید.

و امیدوارم زنگی از این پس براتون بهتر باشه.

فکر کنم انتقال سند به قصد فرار از دین تا دو سال قبل قابل برگشت باشه. حتما از یه وکیل خوب مشورت بگیرید.

همه تایپیکهات رو خوندم

درخواست میدم تایید کن اونجا بهت میگم

عزیزم ناراحت نشیا ولی مقصر خودت هم بودی

حالا خانوما میریزن سرم  

مرد هم نیاز داره واین نیاز از نیازهای مهم هست دست کم گرفتی و درمان نکردی

هم مقصر خودت هستی که زودتر به فکر درمانت نیفتادی هم همسرت که معلومه کم طاقته و نتونسته باهات همراهی کنه تا مشکلت حل شه . البته اکثر مردها همینطور کم طاقتن و مرد همراه واقعی توی مشکلات کم پیدا میشه و البته بازم ما جزییات رو نمی دونیم ....اگر هنوز امیدی داری باهاش صحبت کن به شرط اینکه هنوز همو دوست داشته باشبن قول بره بری مشکلت رو حل کنی و مشاوره برین . اگر فکر می کنی دیگه امیدی نیست به نظرم تا سنت بالا نرفته یه مقدار نقدی مهریه تو بگیر و جدا شو. همکارات هم فهمیده باشن مسئله ی خاصی نیست شما تنها کسی نیستی که تو زندگیت مشکل داری. منم میخوام آزمون بدم برام دعا کن

دو سه سال خیلی زمان زیادی واسه رابطه نداشتن خیلی از زوجا رو همین رابطه کنار هم نگه داشته .... ان شاالله مشکلت حل شه زودتر و به آرامش برسی

شما هم بگین پسرش عرضه نداشته منو زن کنه، منمو شوهرم ی سری مشکل داشتیم فامیل دور هم هستیم من خانوادم گفتم هرکی چیزی پرسیدجوابش ندین نظر اونا که برامون مهم نیست قرارم نیست به حرفشون گوش بدیم اوایل میپرسیدن وقتی دیدن جواب نمی دیم دیگه نپرسیدن

بلاخره ک باید همه بفهمن اصلا حرف مردم برات مهم نباشه خوب بد باشی مردم حرف چرت میزنن بخاطر مردم هرگز زندگی نکن.  کسی ک چندماه بفکر زنش نیست بدون تو خوشه توهم بهش فکر نکن درسته نمیتونی فراموش کنی و زندگیت کنار ای ادم بی احساس هرگز خوشبخت نمیشی عزیزم بری باز پشیمون میشی میگی چرا اومدم وفلان 

فدای سرت عزیزم شرایطتت خوبه خانوادت خوبن قطعا پایان زندگیت نیست چه بسا با کسی آشنا بشی خیلی بهتر از این اقا... اما ای کاش از مهریت نگذری میتونن پیگیری کنن که خونه رو چه زمانی به اسم پدرش زده و ازش میگیرن اینو چندجایی شنیدم که قابل پیگیریه.

ایشالا ک هر چی صلاحته پیش بیاد

نگران حرف مردم نباش نهایت زر بزنن دو سه ماهه. من اقوام نزدیکم تو یه خانواده دوتا دختر داشتن که جفتشونم جدا شدن مردم انقد حرف مفت زدن الان اصلا یادشون نیست چی ب چیه کی ب کیه... باور کن با توصیفاتی که از همسرت گفتی خدا دوست داشت به این بهونه جدا شی... یه عمر باید با داغ خیانت و شکاکیت میسوختی و میساختی..